هفت عادت مخرب در ازدواج و زندگی زناشویی
هفت عادت مخرب در ازدواج
برای مطالعه این مطلب با سایت روانشناسی روان راهنما همراه باشید.
هفت عادت مخرب در رفتارهای کنترل بیرونی وجود دارد که به تدریج که ازدواج تان رو به افول می گذارد شما و همسرتان هر روز بیشتر از روز قبل از آن استفاده می کنید. نخستین، و به باور ما مخربترین، از هفت عادت مخرب در ازدواج ، انتقاد[۱] است. اگر به بحث و مشاجرههای خود و همسرتان دقت کنید، پی خواهید برد که گفتگوهای شما پر از انتقاد میباشد. بلند ترین ساز ارکستر سمفونیک ازدواج ها همین ساز انتقاد است.
بعد از انتقاد، سرزنش کردن[۲] است. گفتگوهای زناشویی بین همسران ناخرسند مملو از سرزنش است. هیچگاه سرزنش گر تقصیری ندارد، همیشه مقصر طرف دیگر است. معمولا یکی از زوجین انتقاد میکند، دیگری سرزنش میکند و هر دوی آنها شکایت[۳] میکنند. دانوش و کتایون در این عادتها و عادات تخریبگر دیگر استادند. هر وقت شما با کسی شوخی کنید، به معنی انتقاد و عیب جویی برداشت میشود و بحث و مشاجره بالا می گیرد. وقتی مشاجره ادامه مییابد، یکی از زوجین غر [۴] می زند و دیگری شروع به تهدید[۵] میکند که در نهایت منجر به تنبیه[۶] و سپس رشوه دادن[۷] میشود. در یک مشاجره همه این هفت عادت مخرب در ازدواج اتفاق میافتد. اگر شما بتوانید این هفت عادت مخرب انتقاد، سرزنش، شکایت، غرغر، تهدید، تنبیه و رشوه دادن را از تعاملات زناشویی خود دور کنید، آنگاه زندگی زناشویی شما بطور چشمگیری بهبود خواهد یافت.
اگر همسرانی که با این هفت عادت مخرب در ازدواج به خوبی آشنا هستند، بخواهند رابطهشان را بهبود بخشند، ممکن است بپرسند، اگر ما این عادتهای مخرب را کنار بگذاریم، به جای آن چه باید بکنیم؟ برای جایگزینی عادتهای مخرب، نظریه انتخاب هفت عادت مهرآمیز را معرفی می کند.
هفت عادت مهرآمیز درمقابل هفت عادت مخرب در ازدواج
اولین عادت مهرآمیز حمایت[۸] است. وقتی شما از همسرتان حمایت میکنید، در واقع به او میگویید” عزیزم زیاد به خودت سخت نگیر، تو اشتباه کوچکی مرتکب شدهای. ما میتوانیم با این اشتباه زندگی کنیم. بیا دوشادوش هم بایستیم و برای آن راهحلی پیدا کنیم. باشه؟”
زوجینی که در شرایط دشوار از یکدیگر حمایت میکنند، روابط محکم و پایداری را پدید میآورند. همیشه بخاطر داشته باشید که شما پشت و پناه یکدیگرید.
دومین عادت مهرآمیز تشویق[۹] است. وقتی از همسرتان جملاتی همچون: “کار بسیار مهمی انجام داده ای”را میشنوید، احساس میکنید، تشویق شده اید. آنگاه هر کدام از شما باعث خوشحالی دیگری می شود. شما طوری عمل می کنید که همسرتان بداند که در هر گامی که او برمیدارد از حمایت شما برخوردار است. زوجینی که همدیگر را تشویق میکنند، از احساس اطمینانی برخوردارند که باعث موفقیت آنها در تمام ابعاد زندگی میشود.
سومین عادت مهرآمیز گوش دادن[۱۰] است. از بین همه عادات مهرآمیز گوش دادن بیشتر درخواست می شود و کمتر داده میشود. اگر میخواهید به یکدیگر در ارضاء نیاز به قدرت تان کمک کنید، به یکدیگر گوش کنید، بدون آنکه آنچه را که میشنوید ارزیابی کنید. به آنچه که همسرتان میگوید به دقت گوش کنید و تلاش کنید تا خواسته همسرتان را به درستی درک کنید. برای درک صحیح خواسته همسرتان از او بپرسید: آیا ممکن است کمی برای من بیشتر توضیح بدهی تا بفهمم که میخواهی چه چیزی را در گفته های تو بشنوم؟ “. شما ممکن است همیشه با آنچه که از همسرتان میشنوید موافق نباشید، اما اگر هر دوی شما این احساس را داشته باشید که آنچه گفته اید را دیگری خوب گوش کرده است، به هم نزدیک تر خواهید شد.
چهارمین عادت مهرآمیز، پذیرش[۱۱] است. وقتی همسرتان سرانجام خود واقعی شما را میبیند که گاهی اوقات چندان هم دلچسب نیست، به شما میگوید: “تو را بخاطر همینی که هم اکنون هستی دوست دارم”. این اساس پذیرش در هر رابطه ای است. ضعف و کاستیهای یدیگر را میپذیرید و اطمینان دارید که هر دوی شما در هر لحظه بهترین تلاش خود را برای این رابطه انجام می دهید. همه ما لحظات ارزشمندی داریم که در آن می درخشیم. این لحظات درخشان یکدیگر را شناسایی کرده و این حقیقت را بپذیرید که هیچ کس کامل نیست. بدین ترتیب به روابط خود استحکام می بخشید.
پنجمین عادت مهرآمیز اعتماد[۱۲] است. و این رفتار مهمی است. اعتماد کردن به دیگری کار آسانی نیست. همه ما ممکن است در زندگیمان به کسی اعتماد کرده و سپس اعتمادمان سلب شده باشد، طرد شده باشیم ، به ما خیانت کرده باشند و صدمه دیده باشیم. در ازدواج، اعتماد مانند تعهد است: قلب و روح عشق محسوب می شود. بهترین راه کسب اعتماد آن است که به همسر خود نشان دهید که قابل اعتمادید تا جایی که می توانید- بدون آنکه همسرتان را آزرده کنید- با هم صادق و روراست باشید.به یکدیگر بگویید که به هم اعتماد دارید، زیرا بدون آگاهی از آن هر دوی تان احساس تنهایی خواهید کرد. اعتماد زوجین عاشق را با هم متحد میکند.
عادت مهرآمیز دیگری که در ازدواجهای ناموفق وجود ندارد، احترام گذاشتن[۱۳] است. در داستانی که شما درباره ازدواجتان مینویسید، نمره احترام متقابل، چند است؟ در خصوص احترام به خویشتن یا حرمت نفس مطالب زیادی نوشته شده است ولی ما در اینجا از حرمت و منزلتی که در چشم همسر داریم صحبت می کنیم. خصایص قابل احترامی را در وجود یکدیگر پیدا کرده و آنها را خاطر نشان کنید. به همسرتان بگویید به چه خصایصی در او احترام میگذارید. اگر برای طرفتان احترام قائل باشید همواره با او محترمانه رفتار می کنید. اگر احترام از دست برود، همه چیز از دست می رود.
و هفتمین عادت مهرآمیز بسیار مهم، مذاکره درباره تفاوتها[۱۴] است. در بهترین ازدواجها هم تفاوت و اختلاف بین زوجین وجود دارد. وقتی مذاکره می کنید در واقع چیزی می دهید تا چیزی دریافت کنید. این عادت مهرآمیز، رشوه دادن و یا خشنود کردن برای کنترل دیگری نیست. وقتی شما با هم مذاکره میکنید، صادقانه با یکدیگر دادوستد می کنید. این کار مثل خانه خریدن است. مثلا فروشندهای، خانهاش را دویست میلیون تومان میفروشد و شما برای آن، صدو پنجاه میلیون تومان پیشنهاد میکنید. او بیست و پنج میلیون پایین می اید و شما هم بیست و پنچ میلیون بالا می آیید و در پایان شما خانه را صد و هفتاد و پنج میلیون تومان میخرید.
اگر هر کدام از طرفین مذاکره انعطاف ناپذیر باشد، مذاکره درباره تفاوتها موثر نخواهد بود آنگاه باید انعطافناپذیری را هم به فهرست عادتهای مخرب خود اضافه کنید.
اما وقتی از عادات مهرورزانه استفاده میکنید، باید مراقب باشید که کنترل بیرونی را وارد مذاکره نکنید. برای مثال: بعد از اینکه این درس را مطالعه کردید، به همسرتان می گویید که واقعا انتقاد کردن زندگی زناشویی ما را تخریب می کند. همسرتان با شما موافقت کرده میپرسد: ” الان چکار میخواهی بکنی؟ “شما به او میگویید: “میخواهم دیگر انتقاد نکنم.”، و همسرتان میگوید:” من فکر میکنم انتظار داری که من هم دیگر انتقاد نکنم؟“
این گفتگو در ظاهر منصفانه و یا حد اقل معقول و منطقی به نظر می رسد ولی باید در اینجا خیلی مراقب باشید. اگر میخواهید در مسیر تئوری انتخاب حرکت کنید باید چنین بگویید: ” به اعتقاد من انتقاد کردن برای ازدواج مخرب است و من میخواهم دیگر انتقاد نکنم. چه تو این کار را بکنی و یا نکنی”. من فقط میتوانم رفتار خودم را کنترل کنم و نمیخواهم رفتار تو را نیز کنترل کنم. فکر میکنم در صورتی میتوانیم ازدواج بهتری داشته باشیم که من به تو نگویم چکاربکنی یا نکنی”.
این نیز یک نوع مذاکره است ولی نوعی مذاکره از جنس نظریه انتخاب. نظریه انتخاب این نکته را آموزش می دهد که در هر مجادله ای شما در آغاز باید چیز اندکی را بدهید، صرفنظر از اینکه در مقابل چیزی دریافت می کنید یا خیر. مانند زمانی که به ماهی گیری می روید اول مقدار کمی نان در آب می ریزید.
اگر بتوانید این روش مذاکره کردن را یاد بگیرید، تفاوت بین تئوری انتخاب و تئوری کنترل را به خوبی در خواهید یافت. بویژه وقتی هر دو زوج یاد بگیرند که بیشتر اهدا کننده باشند تا اینکه چیزی را از دیگری انتظار داشته باشند. اگر هر چند وقت یکبار با این نوع مذاکره کردن همسرتان را غافل گیر کنید، آنگاه هردوی شما متوجه می شوید که استفاده اینگونه از نظریه انتخاب در مقایسه با کنترل بیرونی روابط دوستانه تری را برایتان به ارمغان می آورد.
ممکن است کنترل بیرونی وقتی که دانوش و کتایون از آن استفاده می کنند درست و بجا بنظر برسد، اما شادمانی و رضایتمندی آنها را از بین میبرد. بخاطر داشته باشید که شما بطور ژنتیکی برنامهریزی شدهاید که نیازتان به عشق و احساس تعلق را برآورده کنید وقتی شما کسی را که به او نیاز دارید را از خود دور می کنید، خودتان رنج می برید. اگر دانوش و کتایون و یا هر زوج دیگری استفاده از این عادات مهرآمیز و پیوند دهنده را بدون آنکه اجازه دهند پای طعنه و تمسخر به گفتگوی شان باز شود شروع کنند، مسیر زندگی مشترکشان به کلی تغییر خواهد کرد.
هفت عادت مخرب در ازدواج
[۱]. criticizing
[۲]. blaming
[۳]. complaining
[۴]. nagging
[۵]. threatening
[۶]. punishing
[۷]. bribing out
[۸]. supporting
[۹]. encouraging
[۱۰]. listening
[۱۱]. accepting
[۱۲]. trusting
[۱۳]. respecting
[۱۴]. negotiation differences
منبع هفت عادت مخرب در ازدواج : ویلیام گسلر / تئوری انتخاب و هشت درس برای افزایش رضایتمندی در زندگی زناشویی