درمان پذیرش و تعهد یا اکت (ACT) رویکرد درمانی موج سوم
درمان پذیرش و تعهد
رفتار درمانی (که به طور کلی شامل رفتار درمانی سنتی، تجزیه و تحلیل رفتار بالینی، شناختی- رفتاردرمانی و شناخت درمانی است) تا به حال حداقل دو موج عمده از توسعه را داشته است(گلدفایرد و دیویدسون ۱۹۹۴). اولین موج توسعه رفتار درمانی با روش های مربوط به اصول شرطی سازی کلاسیک و محرک توصیف شده است. مداخلات مبتنیبریادگیریS-R و یااصول کلاسیک شرطی شدن خصوصا به سرعت در بریتانیا و آفریقای جنوبی پدید آمد در حالی که انها بیشتر بر اساس رویکردهایعامل در ایالات متحده پدید آمدند. دراوایل و اواسط دهه ۱۹۷۰موج دوم توسعه با ظهور انواع رویکرد های شناخت درمانی سنتی پدیدار شدکه بیشتر وابسته به ساختار شناختی میانجی گری بود.
در طول چند سال گذشته موج سوم رفتار درمانی از درون هر دو پیش درامدهای شناختی و رفتاری ظهور نمود. مثالهاعبارت بودنداز رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT؛ .لینهان ۱۹۹۳)، پذیرش و تعهد درمانی (ACTهایز، استروساهی و ویلسون ۱۹۹۹)، روان درمانی تحلیلی کاربردی (FAP؛ کوهلنبرگ و تسای ۱۹۹۱)، درمان رفتار یکپارچه زوج ها (IBCT؛ جاکوبسن، ان اس و بابکاک، جی سی۱۹۹۵؛ جاکوبسن،پرینس، کوردوا و تریسدال ۲۰۰۰)، حضور ذهن مبتنی بر شناخت درمانی (MBCT؛ سگال، ویلیامز وتیزدیل ۲۰۰۲) و موارد دیگر (به عنوان مثال، برکوو و رومر ۱۹۹۴؛ مک کالو، ۲۰۰۰؛مارلات ۲۰۰۲؛ مارتل،آدیسوجاکوبسن ۲۰۰۱؛ رومرواورسیلو ۲۰۰۲). عواملی که این روش های جدید را گرد هم اورده به آسانیقابل توصیف نیست، اما به عنوان یک گروه آنهابه طور سنتی در یک زمینه تمرکز کرده اند و برای کار بالینی تجربی کمیمحتاط هستند و این مسائل رابه عنوان پذیرش، تمرکز حواس، گسلش شناختی، دیالکتیک (منطق جدلی)،ارزش ها، معنویت و رابطه تلقی کرده اند. از نظر فلسفی به نظر می رسد بیشتروابسته به قراین هستند تا ماشینی نگری . هردو “مرتبهاول” و ” مرتبه دوم” شیوه های های تغییر تاکید شده اند. روش های آنها اغلب تجربی است تاتعلیمی، یکی از نمونه های اصلی این موج سوم پذیرش و تعهد درمانی است (به عنوان “ACT” شناخته شده و به عنوان یک واژهدرامده است).
رویکرد پذیرش و تعهد شکل جدیدی از روان درمانی است که در سال ۱۹۹۰ توسط هایز و استیون [۱]ابداع گردید و تنها روان درمانی غربی می باشد که با زمان و شناخت انسان ( نظریه چارچوب رابطه)[۲] پیوستگی و اتصال دارد . ( هایز ، ۲۰۰۵) .
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پژوهش های مربوط به آن ، مبتنی بر فلسفه ای هستند که زمینهگرایی عملکردی خوانده میشود ( هیز و همکاران ، ۱۹۹۹). برای درمانگر ACT رسیدن به درکی کلی از فرضیات فلسفی و نظری که تکنیکهای ACT از آنها بر آمده اند ، بسیار با اهمیت و مورد تاکید است (هیز ، ۲۰۰۴).
در حقیقت ACT به همان اندازه که بر ایجاد تکنیک تاکید دارد ، بر کار فلسفی و نظری نیز مبتنی است . در درمانACT هدف تغیر رابطه مراجع با افکار و احساساتش است ، به نحوی که دیگر آنها را نشانه نبیند . تا زمانی که ما فکر یا احساسی را به عنوان نشانه بر چسب بزنیم ، این تلویح را دارد که بد ، نادرست ، منفی و آسیب زاست و برای سالم بودن باید از آنها خلاص شد . و این باعث منازعه ما با این افکار و احساسات می شود . منازعه ای که معمولا نتیجه خوبی ندارد . هدف نهایی ، تغییر این افکار و احساسات رنج آور از شکل قدیمی ، یعنی نشانه های آ سیب زای نا بهنجاری که مانع زندگی معنادار و غنی هستند ، به شکل جدیدتر یعنی تجارب انسان طبیعی که بخش هایی از یک زندگی غنی و معنادار دارند ( هیز و استروسال ، ۲۰۱۰ ).
ACT یک روش درمانی خاص ناهنجاری نیست ، بلکه یک رویکرد کلی است که می تواند توسعه بسیاری از پروتکل ها را تسریع نماید و بر روی مشکلات ویژه ، جمعیت های بیمار یا مجموعه ها تمرکز نماید . ACT دانش علمی درباره شکل دهی رفتار و روابط زبانی به روش درمانی موثر تر است ( هایز و استروساهل ،۲۰۰۷). هسته اساسی تغییر در ACT ، تغییر در رفتارهای کلامی درونی ( خودگویی ها ) و بیرونی (عملکردها ). می باشد . ACT بر این باور استوار است که مبارزه و جنگ با هیاجانات باعث بدتر شدن آنها میگردد ( ساودرا ، ۲۰۰۷ ، به نقل از هنر پروران ، ۱۳۸۸).
پذیرش درمانی به میزان زیادی با درمانهای شناختی مشترک است اما می توان ادعا داشت که در بسیاری از درمانهای دیگر ، نیز نقش پذیرش بطور پنهان و آشکار در پذیرش تجربیات درونی مشخص است ( مانند مداخلات مبتنی بر مواجهه ، که عدم اجتناب از علائم اضطراب را تجویز میکند).
نظریه پردازان ACT به منظور نشان دادن فرایندی که از طریق آن ، شناخت در آسیب شناسی روان نقش بازی میکند از چهارچوب رابطه استفاده می کنند . چون نظریه چهار چوب رابطه نظریه ای زمینه گرا است ، تاکید کمی بر محتوای شناخت و هیجان دارد . اما در عوض بر زمینه ای تاکید دارد که فکر و هیجامن در آن رخ می دهند و نیز ویژگی های زمینه ای دیگر که تنظیم می کنند که چگونه بر عمل تاثیر دارد (اولاتونجی ، فوریست و فلدنر ، ۲۰۰۷ ).
ACT (درمان پذیرش و تعهد) از تمرینات تجربه ای نیز استفاده زیادی دارد . هدف این تمرینات کمک به مراجعان است تا بتوانند با افکار ، احساسات ، خاطرات و احساسات بدنی آسیب زا و غالبا اجتناب شده ، ارتباط برقرار کنند . هیز و همکاران (۱۹۹۹)چندین کارکرد را برای تمرینات تجربه ای بر می شمرند:
نخست اینکه مواجهه با تجارب درونی به مراجع اجازه می دهد افکار ، احساسات ، یا خاطرات خاصی را در یک زمینه متفاوت و امن تجربه کند . این کار می تواند برخی روابط کلامی را تغییر دهد که اجتناب تجربه ای را افزایش می دهد . تضعیف قوانین ذهنی که اجتناب تجربه ای را افزایش می دهد ، مهمترین هدف ACT (درمان پذیرش و تعهد) است و تمرینات مواجهه نقش مهمی را در این زمینه ایفا می کنند . از سوی دیگر ، فراخوانی رویدادهای درونی دشوار به آنها اجازه می دهد به طور تجربه ای مشاهده و بررسی شوند . مشاهده و بررسی یک پدیده درونی مستلزم نگاه بدون قضاوت به آن پدیده است . نهایتا مشارکت مراجعان در تمریناتی که نقایص زبان انسان را آشکار می سازد بسیار برتر از وارد کردن آنها در بحث های منطقی و طولانی در خصوص همان نقایص است(ایزدی ، راضیه ، عابدی ، محمد رضا ، ۱۳۹۳).
درمانگر ACT به ارزش های مراجع احترام می گذارد ، یعنی میپذیرد که تنها خود مراجع باید انتخاب کند که چگونه میخواهد زندگی کند . آنچه در ACT اهمیت دارد، کارایی انتخاب هایی است که مراجع بر اساس سیستم ارزشی خود انجام داده است نه عقاید درمانگر ( هیز و همکاران ، ۱۹۹۹).
در روان درمانی ACT (درمان پذیرش و تعهد) دو نوع سنجش وجود دارد : سنجش کلی و سنجش طبق الگوی ACT (درمان پذیرش و تعهد) در سنجش کلی ، همانند سایر درمان ها ، سنجش سلامت فیزیکی ، سنجش نورولوژیک ، سنجش کارکرد خانواده و عوامل مشابه انجام میشود . معمولا مراجع مجموعه ای از رویدادهای درونی منفی ( افکار ، احساسات ، خاطرات ، علایم بدنی ) را به عنوان مشکل مطرح می کند . اما از نگاه ACT (درمان پذیرش و تعهد) ، کارکردهای این افکار و احساسات ، اختلال واقعی تعریف خواهد شد . همچنین ، هدف مراجع از درمان ، حذف یک یا چند مورد از این رویدادهای درونی است . در مجموع آنچه در سنجش ACT (درمان پذیرش و تعهد) اهمیت دارد این است که مراجع تلاش میکند از تجارب و رویدادهای درونی اجتناب کند ؟ و از چه رفتارهای اجتنابی استفاده می شود و این رفتارها چقدر فراگیرند ؟( ایزدی ، عابدی ، ۱۳۹۳).
زیر بنای نظری پذیرش و تعهد درمانیACT
انسانها از زبان برای شکل دهی دنیای خود ، برای ساخت و معنادار کردن آن بهره می برند . زبان آسمان خراش های ما را ساخته ، به فولاد ما قدرت داده ، ظرافت ریاضیات ما را خلق نموده و تجسم هنری ما از زیبای را شکل داده است . زبان منبع بسیاری از دستاوردهای انسان بوده است که در اولین دید مشکلات را شناسایی کرده و راه حلی ارائه می دهد . اما باید دقت کرد ، چرا که این زیبایی خود میتواند مشکل آفرین باشد . زبان نه تنها دستاوردهای انسان را امکان پذیر می سازد بلکه به ما امکان ترسیم آینده ای دلهره آور ، مقایسه خود با ایده آل های غیر واقعی و درک خواسته های خود یا آزار روح خود با پایان پذیر بودن زندگی را می دهد ، زبان در محور تمایل قابل توجه انسان است تا تحمل هزاران نگرش را داشته باشد (هایز و استروساهل ، ۲۰۰۷). پذیرش و تعهد درمانی بطور خلاصه به صورت ACT بیان می شود که بر مبنای این دیدگاه استوار است که زبان به طور خلاصه ریشه بسیاری از اختلالات روانی و بطور کل رنج و عذاب انسان را تشکیل می دهد .
ACT بر مبنای یک برنامه تحقیقاتی پایه زمینه گرایی عملکردی روی زبان و شناخت ، که نظریه چهار چوب رابطه ذهنی [۳] نامیده می شود ، ایجاد شد (هافمن ، ۲۰۰۱).بر حسب رابطه چهارچوب ذهنی که به اختصار RFT خوانده می شود ، انسان صرفا بر اساس تعاملاتی که قبلا با محرکها داشته به آنها پاسخ نمی دهد ، چیزی که مورد تاکید رفتارگرایی است ، پاسخ او به محرکها ، به روابط متقابل محرکها با رویدادهای دیگر نیز بستگی دارد ( هیز و همکاران ، ۲۰۱۰).
ACTو RFT به عنوان پیوند دهنده علمی ، فناوری محض محسوب نمی شود ، آنها با یکدیگر رویکرد یکپارچه ای را مبتنی بر یک نظریه شکل می دهند . و اصولی را که به لحاظ تمرکز و سطح تحلیل از ابتدایی ترین تا پر کاربرد ترین گسترده اند تنظیم می کنند .گر چه بسیاری از مشکلات روانی ما از فکر و زبان ناشی می شود ، زندگی بدون زبان برای ما امکان پذیر یا سالم نیست . زبان نمی تواند به عنوان خدمتکار و یا ارباب عمل نماید ، بر خلاف بیشتر اشکال درمان که به دنبال تغییر محتوای تفکر مشکل آفرینی هستند . ACT به دنبال کمک به بیمار است تا زبان و فکر را تحت کنترل مناسب در آورد ، از زبان خطی و منطقی در زمان مناسب استفاده کند و اجازه دهد تجربه مستقیم در زمانی که موثر تر واقع میشود بر راهنمایی اولویت یابد هدف انعطاف پذیری روانی است ، توانایی برقراری ارتباط کامل تر با لحظه کنونی به عنوان انسان کاملا هوشیار و همچنین تغییر یا اصرار در انجام آن زمانی که پایانی با ارزش در پی آن باشد . از نقطه نظر رفتاری ، اگر بتوان از بن بست ها و تنگناها پرهیز نمود ، خود زندگی باید به شکل دهی موثر تر رفتار در طول زمان کمک نماید . نظریه ACT مبین این مساله است که یک نظم زبانی فزاینده در جهت اهداف اشتباه وجود دارد که این تنگناها را پدید می آورد ( ویلسون و مورل ، ۲۰۰۸ ).
هدف تمامی روشهای درمانی ACT به انعطاف پذیری بیشتر در پاسخگویی و حساسیت بیشتر نسبت کارایی این عملکرد است . چون تمامی مولفه های ACT دارای هدف غایی مشابه هستند ، می توان آنها را به صورت های مختلفی معرفی نمود .
از نظر ACT رنج انسان ریشه در انعطاف پذیری روانی دارد ، که به وسیله تلفیق شناختی و اجتناب از تجربیات ایجاد شده است و انچه که آسیب تلقی میگردد تمایل به جذب تجارب و جنگ با آنها از طریقاجتناب نمودن از تجارب کی باشد ( گائو دیانو ، ۲۰۰۴ ).
هافمن (۲۰۰۸) نیز می نویسد ، سازه ها و مفهوم اساسی در ACT آن است که رنج ها و تاملات روان شناختی به وسیله اجتناب نمودن از تجارب شناخت درمانی در هم تنیده شده ، شکست در بر آورده کردن نیازهای رفتاری و تطبیق یافتن با ارزشهای اساسی ایجاد میگردد . بنابر این هدف اصلی در این رویکرد آن است که فرد با کنترل موثر دردها ، رنج ها و تنش هایی که زندگی لاجرم برای او ایجاد کرده یک زندگی پر بار و معنادار برای خود بوجود آورد ، هدف درمانگر ACT کاهش علایم نیست ، بلکه درمانگر تلاش میکند تا مراجع از علایم رها شود . تمایل به داشتن افکار و احساسات منفی ، به معنای خواستن آنها نیست . تمایل از تسلیم رویدادهای درونی شدن نیز متفاوت است . ACT اصلا بر این فرض نیست که انسانها باید شرایط بیرونی آزار دهنده و آسیب زایی که واقعا قدرت تغییر را داردند ، تحمل کرده یا بپذیرد . معنای تمایل در ACT ، پاسخدهی به رویدادهای درونی به صورت باز ، غیر دفاعی و انعطاف پذیر است ( باتن ، ۲۰۱۱).
هایز ، پیستورولو و بیگلند (۲۰۰۸) معتقدند که پیام اصلی در ACT (درمان پذیرش و تعهد) پذیرش آنچه که در خارج از کنترل شخص بوده و تعهد نسبت به انجام هر آنچه که در کنترل فرد است می باشد .
ماتانی ( ۱۹۹۷) توضیح می دهد که ACT (درمان پذیرش و تعهد) به این معنا نیست که ما از مراجع بخواهیم هر موقعیتی را ( مانند روابط توهین آمیز ) بپذیرد . اما به هر حال برخی شرایط باید نهایتا پذیرفته شوند . به عنوان مثال : اگر خاطرات و رویدادهای گذشته ، مراجع را آشفته و پریشان نموده است باید بپذیرد که این اتفاقات رخ داده و اکنون بایستی آنها را بپذیرد و احساس همراه با این وقایع را تغییر دهد . قدم اول در درمان نیز شناسایی حیطه های قابل تغییر و غیر قابل تغییر می باشد . تروماهای گذشته نمونه ای از موارد غیر قابل تغییر بوده که بهتر است پذیرفته شوند ( دیوانی ، ۲۰۰۸، به نقل از هنر پروران ، ۱۳۸۸).
در ACT (درمان پذیرش و تعهد) معنای رضایت در زندگی به دست آوردن هر آنچه که می خواهیم نمی باشد ، بلکه به رضایت از تجارب ، پذیرش آنها و مواجهه با موقعیتهای هیجانی منفی است( توهیگ ، ۲۰۰۷).
ACT (درمان پذیرش و تعهد) از شش اصل کمک می گیرد تا مراجعین بتوانند به انعطاف پذیری روان شناختی برسند :
- گسلش شناختی
- پذیرش
- تماس با لحظه اکنون
- خویشتن مشاهده گر
- ارزش ها
- اقدام متعهدانه
برای مطالعه این مطلب با سایت روانشناسی روان راهنما همراه باشید.
فرآیند درمان پذیرش و تعهد
گسلش :
آن است که به مراجع کمک شود ویژگی های پنهان زبان ، که آمیختگی ایجاد میکند را بشناسد تا بتواند اطمینان به واقعیت رویدادهای درونی را بشکند و نیز بتواند بین فکر و فکر کننده و احساس و احساس کننده فاصله ایجاد کند (هیز و لیلیس ، ۲۰۱۲). در حقیقت گسلش عبارت است از افزایش خزانه رفتاری مراجع در خصوص رویدادهای درونی منفی ( افکار ، احساسات ، خاطرات ، احساسات بدنی ).
پذیرش :
با فراهم کردن فضا برای احساسات ، حس های بدنی ، هوس ها و دیگر تجربیات درونی بدون اینکه با آنها مبارزه کنیم ، از آنها بگریزیم یا بیش از حد مورد توجه شان قرار بدهی ، به آنها رخصت می دهیم تا بیایند و بروند ( هریس ، راس ، ۱۳۹۳).
تماس با لحظه کنونی :
تجربه کردن اینجا و اکنون ، با گشودگی ، علاقه ، پذیرش آگاهی کامل ، درگیری کامل با تمرکز با هر آنچه انجام می شود (هریس ، راس ، ۱۳۹۳).
خویشتن مشاهده گر :
علی رغم اینکه خود مشاهده گر ، مهمترین جنبه خود است و خودی است که سالها با فرد بوده ، اما مراجعان کمترین آشنایی را با آن ندارند . نام های زیادی برای این خود وجود دارد ، مثل خود به عنوان زمینه ، خود متعالی ، حس معنوی و . . .
هدف ACT (درمان پذیرش و تعهد) در این مرحله از درمان این است که برای خودی که با افکار ، احساسات ، خاطرات و احساسات بدنی تعریف می شود ( خود مفهوم سازی شده ) ، جایگزین پیدا کند . یعنی جایی که از آنجا فرد بتواند با حسی متعالی از خود که همواره حاضر است و با افکار و احساسات گذرا تعریف نمی شود ارتباط برقرار کند . اگر مراجع بتواند موضعی را شناسایی و انتخاب کند که در آنجا هویت فرد با محتوایتجربه فرد تعریف نمی شود ، خطر ادراک شده تجربه رویدادهای درونی دشوار کاهش می یابد . این موضع که در آن فرد قادر به ارتباط با یک حس پایدار از خود است و ورای افکار و احساسات و برچسب هاست، خود مشاهده گر یا خود به عنوان زمینه است که مستلزم مهارت های گسلش و ارتباط با زمان حال است ( باتن ، ۲۰۱۱ ).
ارزش ها :
معنای ارزشها در ACT این نیست که آیا انتخاب های خاصی درستند یا غلط ، خوبند یا بد ؟ ارزشها در واقع توصیفاتی هستند از آنچه برای فرد مهم است و نیز جهتی که فرد در زندگی می خواهد به سمت آن حرکت کند ( هیز و همکاران ، ۱۹۹۹).
باتن ۲۰۱۱ در الگوی ACT موفقیت یک فرد در زندگی بر حسب اینکه چقدر انتخاب ها و رفتارهای او در طول زمان طبق ارزش هایش بوده ، تعریف می شود . ارزشها ، جهت های نسبتا ثابتی هستند که به طور هدفمند توسط فرد انتخاب می شوند و با احساساتی تعیین نمی شوند که لحظه به لحظه تغییر می کنند . وقتی فردی طبق ارزشهایش رفتار می کند ، ممکن است انواع احساسات را تجربه کند ، اما آن احساسات تعیین کننده اینکه آیا ارزش های انتخاب شده ، هنوز ارزشمندند یا نه ، نیست . در حقیقت ACT بین ارزش به عنوان احساس و ارزش به عنوان یک عمل تمایز قایل است ( هیز و همکاران ، ۲۰۰۵).
شکل ۲-۱ جنبه های دیگر مدل انعطاف پذیری روانی ACT را ورای شش فرایند آن نشان می دهد هر فرایند با فرآیندهای دیگر تقابل دارد همان طور که با خطوط اتصال دهنده تمامی نقاط در شکل ۲-۱ نشان داده می شود برخی از این روابط در برگیرنده ویژگی های کارکردی مشترک هستند ، سه خط عکودی شامل تمام انواع مورد نظر می باشد ، پذیرش و گسلش هر دو فرایند زبانی مخرب راتحمیل می کنند ؛ خویشتن به عنوان زمینه و تماس با لحظه کنونی هر دو شامل افزایش تماس موثر با اینجا و اکنون است ؛ ارزشها و عمل متعهدانه هر دو در بردارنده ایجاد جنبه های مثبت زبانی در الگوهای تغییر رفتاری است . روابط میان پذیرش و گسلش از یک سو و ارزش ها و عمل متعهدانه از سوی دیگر در زمره روابط منطقی هستند که در بر گیرنده از کار انداختن کارکردهای زبانی در خدمت پذیرش و تغییر است . تمامی ۱۰ رابطه دیگر در میان این شش فرایند به طور توأمان تسهیل کننده هستند . برای مثال ، گسلش به مراجع کمک می کند ، تا با لحظه کنونی ارتباط برقرار نماید ، تماس با لحظه کنونی خطی بوده و امکان دسترسی به ابزار مورد نیاز را فراهم می آورد . تعمق در خصوص هر یک از روابط به عنوان ابزاری برای شناخت وسعت مدل ACT ارزشمند است . مرکز نمودار فضای روانی است که ما بدنبال آن هستیم ، در حقیقت انعطاف پذیری روانی پاسخی به این سوال است که در بر گیرنده تماس شش فرایند محوری است (هایز و استروساهل ، ۲۰۰
شکل: مدل انعطاف پذیری روانی ACT (درمان پذیرش و تعهد)
فیزیولوژی ، احساس فشار که اینها هیچ قدرت ذاتی برای آسیب رساندن به شخص را ندارند فکر کردن به افکار به صورت افکار (نه به عنوان موقعیت ) است( هایز و همکاران ، ۲۰۰۵).
(هایز و همکاران ۲۰۰۴)متذکر شده اند که پذیرش از ACT (درمان پذیرش و تعهد) مستلزم اتخاذ موضعی غیر قضاوتی نسبت به تجربیات درونی مانند : افکار ، احساسات ، دریافتهای حسی بدن و در آغوش گرفتن آنها ، همان گونه که رخ داده است ( نقل از سادورا ، ۲۰۰۷).
برای تغییر در شکل و فراوانی آنها به صورت فعالانه فراخوانده شده و در آغوش گرفته می شود . برای مثال : یک فرد مضطرب یاد میگیرد که چگونه اضطراب خود را به طور کامل حس کند ، به این توجه نماید که در همان لحظه که بدنش چکار میکند ، چه افکاری در ذهنش وجود دارد و انگیزه انجام چه اعمالی را دارد . البته این موضوع پایان کار نیست بلکه این شیوه به منظور ایجاد یک انعطاف پذیری قدرتمند در زندگی آموزش داده می شود ( فلتچر ، هایز ، ۲۰۰۵).
در ACT (درمان پذیرش و تعهد) پذیرش از طریق قرار گرفتن ، در معرض اثرات متناقص کنترل هزینه ای که برای تلاشهای غیر عملی کنترل رویدادهای درونی پرداخته می شود پیش می رود آگاهی از هزینه تلاش برای کنترل تجارب درونی در مراجعان از طریق استعاره ها و تمرینات تجربی ظاهر گردیده و سپس مهارت پذیریش ، آموخته شده و تقویت می شود ( دیوانی ، نقل از هنرپروران ، ۱۳۸۸).
مضمون اصلی بسیاری از روش های درمانی ACT (درمان پذیرش و تعهد) این است که کنترل خود یک معضل که عجز انسان درحل مساله پیچیده با پیام پذیرش مرتبط است ( هایز و استروساهل ، ۲۰۰۸).
پذیرش هنگامی رخ میدهد که هیجانات در احاطه آگاهی بوده و همانگونه که هستند تجربه می شوند ( بدون تلاشی برای تغییر ) افراد به ندرت از این منظر عمل می کنند که بدانند آنها افرادی هستند که دارای یک سری تجربیات احساسی بوده که بر چسب کلامی به خود زده اند ( مانند : من اندوهگینم ) به بیان دقیق تر ، هیجانات اغلب در زمینه زبان لفظی[۴] به عنوان حالتهای حقیقی تجربه می شوند . به عنوان مثال ، وقتی کسی احساس بی ارزشی می کند اغلب به گونه ای رفتار میکند که گویی این امر واقعیت دارد که این مساله به نوبه خود منجر به اجتناب میگردد .
در ACT (درمان پذیرش و تعهد) به مراجعان آموزش داده می شود تا آگاهی از افکار ، احساسات ، دریافتهای حسی بدنی خود را بدون تلا برای تغییر دادن آن را تمرین کننددر واقع تجربه کردن این رویدادها بدون تلاش برای تغییر آنها پذیرشی می باشد . پژوهشها بهبودی سریع تر از درد بوسیله تحمل درد بیشتر از مقایسه با کنترل یا سرکوبی یا منحرف کردن توجه از این تجربه را نشان داده اند) هایز و بیست ، ۱۹۹۹، ناکاهاش ، موتو ، تارا و سوجی یاما ، ۲۰۰۲ ، نقل از هافمن و آسموندسون ، ۲۰۰۸ ).
از آنجا که پذیرش به خودی خود در کانون توجه است . افراد از طریق مراحل کوچک متعدد ، استعارات و تمرینات تمایز بین پذیرش و تحمل را فرا گرفته و مهارت های پذیرش را در زمینه رویدادهای شخصی متفاوت را معمولا به صورت مرحله ای تمرین می کنند . تکنیک های درمان های تجربی ، نسبت های آگاهانه درمان گشتالت و دیگر حوزه ها برای دستیابی به مهارت های پذیرش به کار می روند . بیماران از طریق تمرینهای طبقه بندی شده فرا میگیرند که برخورداری از احساسات عمیق با توجه به احساسات فیزیکی شدید بدون آسیب و آزار امکانپذیر است . اهداف رفتاری محض که عموما به خاطر بروز رویدادهای شخصی قابل پیگیری نمی باشد . در مقوله پذیرش آن رویدادها ، پیگیری میشوند ( هایز و استروساهل ، ۲۰۰۸ ).
روش کار در فرایندهای درمان پذیرش و تعهد
پذیرش :
توسعه پذیری اغلب شامل دو کانون کلینیکی مهم است :
الف : تضعیف کنترل تجارب به عنوان یک متد غالب برای ارتباط فرد با دنیا
ب : ایجاد فرضی برای مراجع تا فعالانه و آگاهانه مهارتهای پذیرش را در رابطه با اجتناب درونی خود گسترش دهد ( گائو دیانا ، ۲۰۰۴ ).
تضعیف تلفیق شناختی :
ACT (درمان پذیرش و تعهد) بیان میکند که مشکلات در رنجهای انسان ها با افکار مرتبط می باشد نه به این دلیل که افکار اشتباه و غلط هستند بلکه به خاطر آنکه ما زمان زیادی را با افکارمان سپری می کنیم و به دنیا از طریق افکار نگاه می کنیم و به جای انکه به آنها نگاه کنیم ( هایز و ماسودا ، ۲۰۰۶ ).
با استراتژیهایی که به منظور سست کردن تلفیق شناختی طراحی شده اند ، تکنیک از هم گسستگی اطلاق می شود . به منظور کاهش دادن تاثیر رویدادهای خصوصی و دشوار ، تکنیکهای از هم گسستگی در ACT (درمان پذیرش و تعهد) به مراجعان آموزش داده می شود تا افکار را فقط به عنوان احساس و خاطرات را فقط به عنوان خاطرات ئ دریافتهای حسی ، فیزیکی و بدنی را فقط به عنوان دریافتهای حسی فیزیکی و بدنی ببیند ( هایز ، ۲۰۰۲ ، نقل از جاولا و استافن ، ۲۰۰۷ ).
روش کار در گسستگی شناختی
آموزش محدودیتهای زبان در کشف دوباره تجارب
درمانگران ACT اغلب گسستگی را از طریق اشاره کردن به محدودیتهای افکار و هوشیارانه [۵]معرفی می کنند و از استعارات و تمرینات ACT مختلف برای توصیف آنکه ذهن ما نمی تواند تمام پاسخ ها را داشته باشد استفاده نماید ( لووما و دیگران ، ۲۰۰۷). اغلب درمانگران ACT (درمان پذیرش و تعهد) هنگامی که با مراجع صحبت میکنند به ذهن او مراجع کرده و سعی می نماید که افکار وی را تشخیص داده از آن برای تمایز بین خود فرد و افکارش استفاده کنند . به عنوان مثال ممکن است درمانگر بگوید : بنابر این ذهن تو به تو میگوید که چه کسی دارد با من صحبت میکند تو یا ذهنت ؟ گاهی اوقات درمانگر و مراجع به روشی بازی گونه به ذهن مراجع یک اسم میدهند ( هایز و همکاران ، ۲۰۰۸ ).
نگاه کردن به افکار به جای نگاه کردن از افکار
تعداد بیشماری از راهبردهای ACT (درمان پذیرش و تعهد) در جهت کمک کردن به مراجعان برای افزایش ظرفیت آنها در نگاه کردن به افکارشان است به جای آنکه از دیدگاه افکارشان به اطراف نگاه کنند این موضوع نشان دهنده اختلاف بین داشتن یک فکر و خریدن یک فکر است ( پیلو ، ۲۰۰۶).
آشکار نمودن ویژگیهای پنهان کلام
یکی از ویژگیهای پنهانی در کلام و سخنان ما ، ارزیابی در برابر توصیف است تمام محرک هایی که با آنها تعامل داریم دارای دو ویژگی مختلف می باشد . برخی از این ویژگیها اولیه بوده و به طور مستقیم از طریق حواس تجربه می شوند مانند اینکه ( مشاهده می کنیم که یک گل رز قرمز است یا سیمان سفت است ) این ویژگیها مربوط به قلمرو توصیف است از طرف دیگر برخی ویژگیها ثانویه هستند که از طریق زبان و کلام منتقل می شوند و به قلمرو ارزیابی تعلق دارند : مانند ( خوب ، مفید ، زشت ، درست ) به ویژگیهای اولیه در محرک های ذاتی هستند در حالیکه ویژگیهای ثانویه در حالت کلی ویژگیهای واقعی نیستند بلکه در تقابل بین شخص و محرکبوجود می آیند و با کلام بیان می شوند ( هافمن و آسموندسون ، ۲۰۰۸ ).
اغلب مراجعان با مجموعه ای از ارزیابی ها در مورد خود ، جهان اطراف مردم برای درمان مراجعه می کنند آنها این ویژگیهای اولیه و ذاتی خود و دیگران ارزیابی می نمایند ((من بد هستم )) (( من بی ارزش هستم ))(( مردم شیطان هستند ))( دیوانی ، ۲۰۰۸ ).
اگر بتوانیم بین توصیف و ارزیابی تمایز قایل شویم در این صورت می توانیم بگوئیم که ارزیابی بطور الزامی نیاز ندارد که به گونه ای تغییر کنند که قابل پذیرش باشد زیرا ویژگی ها در خود آن چیزی ندارد تنها در فکر ما هستند ( هایز . ماسودا ، ۲۰۰۶ ).
تضعیف مجموعه روابط کلامی
ما انسانها یاد گرفته ایم که باید توضیحاتی برای رفتارهایمان داشته باشیم . در واقع قلمرو رفتار از ما انتظار دارد که برای رفتارمان توضیحات خوبی ارائه دهیم . اجتماع از یک فرد افسرده انتظار دارد که دلیل خوبی برای بیرون نیامدن از رختخواب داشته داشته باشد و یا توضیحی برای کار نکردن در طول سه ماه ارائه دهد ( آدریس و جاکوبین ، ۱۹۹۹). متاسفانه از طریق دلبستگی به این داستانها این شبکه های کلامی رفتار ما را کنترل می کنند ( فورمن و دیگران ، ۲۰۰۵).
از دیدگاه ACT سوال این نیست که آیا این داستانها درست است یا نه ، بلکه سوال آن است که آیا این داستانها مفید هستند و آیا پی گیری این داستانها می تواند مراجع را به سمتی که دوست دارد زندگی کند سوق دهد؟ کاربرد ACT آن است که دلبستگی به داستانهای غیر مفید را کم میکند تا از این طریق به فرد کمک کند تا یک ارتباط تجربی با طبیعت خود برقرار نمایند . بنابراین توجه به یک حقیقت تحت لفظی داستان به قابل کاربرد بودن آن جذب میشود ، این راهبردها به مراجعان برای افزایش سلامت و توانایی های ذهن در ارزیابی و توضیح تاریخچه شخصی به گونه ای مفید و کار آمد می باشد ( هایز ، ۲۰۰۵ ).
تماس با لحظه حال
زندگی در اینجا و اکنون جاری است مشکلات به این دلیل بوجود می آیند که انسانها به شدت تمایل دارند که در آینده و یا گذشته زندگی می کنند و در نتیجه تماس با لحظه کنونی را از دست می دهند تماس با اینجا و اکنون اجتناب ها و کشمکش را تضعیف می نماید . وقتی ما با لحظه تماس داشته باشیم ، هیچ چیز در برابر ما وجود ندارد تا با آن بخواهیم بجنگیم. وقتی ما اکنون را از دست می دهیم ، خود را گرفتار ارزیابی ها و قضاوت ها در مورد افکار و احساساتمان می نماییم و رنجهایمان را به وجود می آوریم تماس با حال تلفیق و دلبستگی با تعبیر و تفسیر خود را تضعیف می نماید ( کارمودی و الوندزکی ، ۲۰۰۹ ، به نقل از هنر پروران ، ۱۳۸۸). بودن در زمان حال انعطاف پذیری روانی را از طریق جدا شدن از تلفیق های شناختی و اجتناب از تجارب را تسهیل می کند ( هایز و دیگران ، ۲۰۰۴، نقل از فلتچر و هایز ، ۲۰۰۵).
هدف تماس با لحظه کنونی آگاهی است در هنگام تماس با زمان حال انسانها انعطاف پذیرتر و پاسخگو تر می باشند بدون تماس کافی با زمان کنونی رفتارها به اجتناب تمایل می یابند ( لووما و دیگران ، ۲۰۰۷). این عمل ACT شبیه مراقبه است و می توان آن را تمرکز ذهنی [۶]نیز نامید . هدف وادار کردن مراجعین به تجربه موزون دنیایی مستقیم تر ، به جای تجربه کردن دنیای ساخته شده توسط زبان با دنیای که در ACT آن را دنیای درون سر[۷] می نامند می باشد ( توهیگ ، ۲۰۰۷ ).
ACT تماس موثر باز و بی دفاع با لحظه کنونی را ارتقاء می دهد . دو ویژگی در این فرآیند وجود دارد ، اول : بیماران برای مشاهده و توجه به آنچه که در محیط و در تجربه شخصی وجود دارد ، آموزش می بیند .
دوم : به بیماران آموزش داده میشود آنچه را که وجود دارد مشخص کرده و بدون قضاوت و ارزیابی اضافی توصیف نماید . این موارد در کنار یکدیگر به ایجاد حس از خویشتن به عنوان فرایند آگاهی پایدار از رویدادها و تجارب کمک می کند . بودن در لحظه مستلزم آگاهی داشتن به تجارب درونی و بیرونی به شکلی که آنها در همین لحظه اتفاق می افتد است . بودن در اینجا و اکنون به وسیله مشاهده و توجه آنچه که در آگاهی ما در لحظه وجود دارد ایجاد میشود (هایز ، ۲۰۰۵).
تماس با لحظه اکنون در یک زمان هم اساسی و هم مشکل است ، ذهن سریعا ما را از لحظه کنونی به سوی افکارمان رهبری میکند و نیاز به تمرین وجود دارد تا بتوانیم در حال باقی بمانیم (کینگستون ، ۲۰۰۸ ). انواع وسیعی از تکنیکها برای هدایت مراجعان به سوی لحظه کنونی بکار میروند که دو منبع اولیه تداخل با حاضر بودن را از بین برده اند ، همجوشی و پرهیز هیجانی ، تمرینات تمرکز حواس اغلب درACT برای هدایت مراجعان به تجربه مستقیم جهان به جای تصور آن به عنوان محصول فکر بکار می روند . تمرکز حواس به عنوان رویدادهای تماس بدون قضاوت در اینجا و اکنون تعریف شده است ( کابائزین ، ۱۹۹۴ ، نقل از هایز و استروساهل ، ۲۰۰۸).
درمانگرانACT تعدادی از وقت جلسات را به کمک مراجعان به منظور ایجاد توانایی در آنها برای بازگشت به لحظه کنونی از طریق تمرینات تمرکزی و مدیتیشن اختصاص می دهند . تمرینات مرکزی به مراجع کمک می کند تا توانایی باقی ماندن در زمان حال را در خود رشد دهد (هایز و ماسودا ، ۲۰۰۶ ).
روش کار درمان پذیرش و تعهد
تمرینات با ساختار به منظور آگاهی از تماس لحظه کنونی به مراجعان کمک میکند که از خودشان یک احساس تغییر پذیری به دست آورند . یکی از آسان ترین روش ها برای پیدا نمودن چنین احساسی تمرینات تمرکزی می باشد . در تمرینات تمرکزی از مراجع خواسته می شود که به آهستگی بدون هیچ قضاوتی وقایع خاصی را که در درون پوستش اتفاق میافتد را مشاهده نماید ( هافمن و آسموندسون ، ۲۰۰۸). به عنوان مثال : در تمرین رها شدن در رودخانه ، از مراجع خواسته می شود که تصور کند که کنار یک رود خانه نشسته است سپس خود را در رودخانه رها نموده و در آن شناور می شود و تصور کند که در این فضا افکار وی به آرامی می آیند و می روند اگر مراجع متوجه شد توسطفکری کشیده میشود و نمی توتند افکار خود را مشاهده نماید از مراجع خواسته می شود در رودخانه فرو رود ( لووما و دیگران ، ۲۰۰۷).
تمرکز ذهن
تمرکز ذهن یک درمان قدرتمند برای مداخله در استرس ها و ابزاری موثر برای افزایش هوش هیجانی[۸] می باشد . در واقع تمرکز ذهن سطحی از آگاهی ذهنی [۹] است ( تمرکز با چشمان باز ) که به فرد اجازه می دهد بر هر آنچه که در لحظه انجام میدهند تمرکز و توجه داشته باشد در مراحل تمرکز ذهنی تاثیر و نفوذ افکار مشکل را کاهش می دهد . در ACT (درمان پذیرش و تعهد) از حیطه وسیعی از مهارتهای تمرکز ذهنی استفاده میگردد . تمرینات تمرکز ذهن به منظور ارتقاء پذیرش غیر قضاوتی و توجه به تجارب درونی از قبیل دریافتهای حسی بدنی ، افکار و هیجانات طراحی شده اند . تمرینات تمرکز ذهنی متشکل از دستورالعملهایی برای مراجعان بوده که از آنها خواسته میشود که در حالت آرامش با چشمان بسته قرار گرفته و دریافتهای حسی مختلف بدن خود مانند اعضای بدن ، تنفس ، افکار ، احساسات آگاه شده بودند به آنها توجه نمایند ( کارامودی و اولدنزکی ، ۲۰۰۹ ، نقل از هنرپروران ، ۱۳۸۸).
خود به عنوان زمینه حس متعالی از خود
در حالی که ACT (درمان پذیرش و تعهد) همجوشی فزاینده ای با خویشتن تجسم یافته را به عنوان تهدیدی برای انعطاف پذیری روانی بر می شمارد ، هوشیارانه سعی دارد تا تماس با انواع گزینش، تجربه خویشتن را افزایش دهد یکی از آنها حس خویشتن به عنوان یک زمینه است که در آن رویدادهای شخصی مانند افکار ، احساسات ، خاطرات و حواس رخ می دهند . بر طبق RFT این نظریه که مبنای ACT (درمان پذیرش و تعهد) است . به چارچوب های ارتباطی مستقیم مانند من ، تو ، اینجا ، آنجا اشاره دارد و حال – آینده دیدگاهی از اینجا – اکنون را پدید می آورد که رویدادهااز طریق آن می توانند به طور منطقی به جامعه زبانی گزارش شوند . دیدگاه ACT این است که حس متعالی خویشتن در انسان دارای زبان ایجاد می شود و از طریق پروسه های تمرکز حواس و گسلش قابل دستیابی است . امتیاز برتر حس خویشتن مفهومی بودن آن است که در آن محتوای هوشیاری تهدید کننده نیست . به عبارت دیگر ، خویشتن به عنوان زمینه از پذیرش حمایت می کند .
هدف تعدادی از درمان های اصلی ACT کمک به مراجعانی است که جنبه های کیفی خویشتن را به عنوان زمینه تجربه می کند . این روشها شامل تمرینات تمرکز حواس مدیتیشن ، تمرینات تجربی و استعارات است ( هایز و استروساهل ، ۲۰۰۸).
هایز و استروساهل ، بلتینگ ، ( ۲۰۰۴ ) به نقل از هایز و بیگلند ، ( ۲۰۰۸ ) می گویند : محتوای تعبیر و تغییر ذهن از خود ، داستانی در مورد خود فرد است که با تمامی افکار ، احساسات ، دریافتهای حسی ، بدنی خود فرد یکپارچه گردیده است . آنان معتقدند که همه زندگی می تواند به وسیله تعبیر و تفسیر هایی از خود به ما دیکته شود . هر کدام از مفاهیم خود ساخته می توانند ما را به سوی درد ، رنج ، کشمکش ، هدایت نمایند . تعبیر و تفسیر ذهنی ذهنی از خود مکانی است که می توان از آنجا محتوای روان شناختی ترس و ناراحتی هایی از قبیل من پیر هستم ، من افسرده هستم ، من از فضای باز هراس دارم و من ناتوان هستم را تجربه کرد ( فورمن و دیگران ،۲۰۰۹ ). در ACT درمانگر در یک جریان دائمی با مراجع در کشف مشکلات به او نشان می دهد که دلبستگی به تعبیر و تفسیر از خود شروع میگردد به عنوان مثال : وقتی تعبیر فرد از خود آن باشد که من از خودم متنفرم برای فرار از این وضعیت فرد ممکن است نوشیدن الکل را انتخاب نماید چرا که رفتارها سریعا حول محتوای ذهن سازماندهی می گردد ( توهیگ ، ۲۰۰۷ ). وظیفه درمانگر آن است که به مراجع کمک نماید تا با تماس با خود به عنوان زمینه ، از حسهایی از خود که جدای از محتوای ذهنی وی هستند جدا گردد . به عنوان مثال : جدا شدن از خود نفرت انگیز ( هایز و ماسودا ، ۲۰۰۶).
[۱]Hayes & Steven
[۲]Relational frame theory
[۳]Relational Frame Theory
[۴]Literal Language
[۵]Nintelligible
[۶]Mental Centeralization
[۷] Interior Head
[۸]Emotional Intelligence
[۹]Awareness Mental
درمان پذیرش و تعهد