شخصیت آرکیتایپی هادس ( پلوتو ) بر اساس تیپهای کهن الگویی شینودا بولن
شخصیت آرکیتایپی هادس hades (تیپ آرکی تایپی پلوتو ) را در روان راهنما مطالعه کنید
نظریه کهن الگوهای اساطیری یا آرکتایپها (Archetype) اولین بار توسط کارل گوستاو یونگ روانپزشک و متفکر سوئیسی مطرح شد. یونگ پس از تحلیل ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی به منظور مشخص کردن انواع تیپهای شخصیتی و الگوهای رفتاری، نظریه آرکتایپها را ارائه داد. وی معتقد بود که انسانها بر طبق الگوهای از پیش تعیین شده که ریشه در ناخودآگاه فردی و جمعی دارند، رفتار میکنند.
دکتر «جین شینودا بولن» روانپزشک آمریکایی – ژاپنی و تحلیلگر یونگی بر اساس اسطورهشناسی هلنیزم مردم را به پانزده تیپ شخصیتی تقسیم کردهاست.
کهن الگوی اسطوره ای زنان (women Archetypes) الگوی ناخودآگاه انرژیهای روان زنانه است.
در نظریه کهن الگوی اسطوره ای هفت الگوی رفتاری برای زنان، به شرح زیر در نظر گرفته شده است
آفرودیت (ونوس)
پرسفون
هستیا
هرا
آتنا
دیمیتر (سرس)
آرتمیس
کهن الگوی اسطوره ای مردان (Men Archetypes) الگوی ناخودآگاه انرژیهای روان مردانه است.
در نظریه کهن الگوی اسطوره ای هشت الگوی رفتاری برای مردان ، به شرح زیر در نظر گرفته شده است
زئوس
آپلو
پوزیدون
هرمس
هادس
آرس
هفائستوس
دیونیسوس
شخصیت آرکیتایپی هادس نماد دنیای زیرین
هادس ، نام فرمانروای دنیای زیرین و همچنین نام خود دنیای زیرین است. به همین دلیل دو کهن الگو به نام های هادس وجود دارد، یکی کهن الگوی شخصیتی به نام هادس و دیگری کهن الگوی قلمروی به نام هادس . هادس در جهان زیرین، در قلمرو مرگ حکومت می کرد. رومیان او را با نام پلوتو میشناسند. در افسانههای یونانی، هادس دومین فرزند کرونوس و رئا و برادر بزرگتر زئوس و پوزیدون ، پس از تولد توسط پدرش کرونوس بلعیده شد، زیرا کرونوس می ترسید پسرش او را از اریکه قدرت پایین بیندازد. بعدها توسط زئوس نجات مییابد.
هادس به دور از اجتماع زندگی میکند و نمیداند چه اتفاقاتی دارد میافتد و برایش آنچه رخ میدهد اهمیت ندارد. هادس ممکن است آنچه برایش در این دنیا ارزش و معنا داشته است را از دست داده باشد. به همین دلیل دیگر علاقهای به دنیا ندارد و شاید دچار افسردگی هم باشد. اگر مردی با کهن الگو هادس از ثروت کافی برخوردار نباشد و خانوادهای نداشته باشد، در دوردستها و به دور از بقیه اجتماع زندگی میکند و میخواهد نامرئی بماند. ولی اگر هادس نیازهای اولیه زندگیش را به سادگی تامین کند، از زندگی راضی است. هادس دوست دارد تنها باشد و کسی با او کاری نداشته باشد.
هادس خدای مردگان و دنیای زیرین است که هر دو نمادی از ناخودآگاه درون آدمی است. بنابراین بارزترین توصیف در مورد هادس عمق و سردی شخصیت اوست. هادس درد درونی دارد و شاید دردهای درون هادس از عمیق بودنش ناشی می شود. در واقع درک عمیقی از زندگی دارد. بیشتر فلاسفه و عرفا هادس بالایی دارند. نماد هادس غم، غصه، سوگ و تنهایی است. هادس نگاه عاقل اندر سفیه دارد و از این که دیگران به سطح زندگی میپردازند ناراحت است. او انزوا طلب و گاهی از دنیا بریده است. فضای هادس بسیار سنگین و پایین است. فضا، تاریک و تیره و خشک و مشخصاً سیاه است.
هادس میتواند به صورت وراثتی به وجود بیاید یا ممکن است پس از یک ضربهی عمیق روحی ایجاد شود.
این افراد بسیار درونگرا و تودار هستند، درک خیلی بالایی دارند، همیشه در سکوت هستند، و از این جهت که هر مساله ای را عمیق می بینند، نگاه عاقل اندر سفیه دارند. زیرا هر بار از دیدن این همه نادانی تعجب می کنند.
مردان هادسی تنهایی را ترجیح می دهند، زیرا برای آنها ارتباط معنایی ندارد و دلیل ارتباطات بیرونی برایشان نامفهوم و غیر قابل تعریف است. از نظر ایشان ارتباطات بیرونی بر اساس نیاز و رفع نیازهای سطح پایین شکل می گیرد که اصالت انسان را معنایی نمی بخشد، عطش سیری ناپذیرشان را برای کشف حقیقت و حل شدن در آن سیراب و رفع نمی نماید و بیشتر باعث شکل گیری و ایجاد یکسری بازیها در بین آدمیان شده که برای خواسته های شخصی و ارضای عقده ها بوده و کاملاً کورکورانه شکل می گیرد و طرفین را در یک تسلسل بیهوده و بی فایده گرفتار می کند که گاهی تا نسل ها به طول می انجامد. برای آنها تمامی ارتباطات، درونی شکل می گیرد و افراد بیرونی را درگیر خود نمی کند. از نظر آنها گفتنی ترین حرف ها ناگفتنی است.
برخی اوقات آنچه و آن که را دوست دارند به درون خود برده و با رویای آن زندگی می کنند. برای بهدست آوردن آنچه می خواهند، خود را دربند و درگیر بیرون با قوانین عجیب و دست و پا گیرش نمی کنند، زیرا وابستگی بیرونی برای تکامل برایشان بی معناست و یک نوع ضعف محسوب می شود.
هادس خیلی ناشناخته است و کسی نیست که فقط هادس داشته باشد، چون در این صورت نمی تواند زندگی روزمره کند و یا تعامل داشته باشد، اگر هم هست هیچکس از او خبر ندارد، چون از همه دوری میگزیند.
این که هادس را فرمانروای دنیای زیرین مینامند به خاطر همین عمقی است که او در آن قرار دارد.علی رغم اینکه هادس فرمانروای مردگان است ولی نباید او را با شیطان و یا با شر یکی دانست . در مقام خدای مرگ ، هادس ترسناک ، سنگدل و به شدت منصف و عادل است و احکام وی نیز غیر قابل فسخ می باشد .
او به خودی خود شریر یا دشمن انسانیت نیست . او به وجود آورنده شرارت و بدی نیست . اسم دیگر هادس پلوتو بود که در زبان یونانی به معنای ثروت و مال است .
در دنیای امروزی هادس از رقابت و تلاش دست میشوید ولی وجود هادس در زندگی به آن عمق میدهد. او سمبل غنای نامرئی این خدا شاخی بود که در دست نگاه میداشت و میوه ها ، سبزیجات ، جواهرات ، سنگ های قیمتی ، طلا و …. در حال سرریز شدن از آن بود .
هنگامی که در روزهای تاریک زندگیمان مثل افسردگی ها ، اضطرابها ، بالا آوردن های عاطفی و غم و اندوه به دنیای زیرین میرویم هادس در کنار ماست . با پایین رفتن به قلمرو هادس ، قدرت ، روشنایی و نوشدگی را با خود به بالا می آوریم . فقط در تاریکی نور است .
هادس هم نام خدای دنیای زیرین است و هم نام قلمرویی است که او بر آن فرمانروایی می کند . خیال مرگ ( مرگ یک رابطه ، حالتی از بودن ، مرگ یک امید )انسان را به هادس می برد . قلمرو هادس ناخودآگاه است ( هم ناخودآگاه شخصی هم ناخود آگاه جمعی ) در دنیای زیرین ناخودآگاه جمعی هر چیزی که تاکون وجود داشته و هر چیزی که امکان تصور آن می رود وجود دارد . افسردگی ها و تجربه هایی از مرگ قریب الوقوع ( آستانه مرگ ) آیین های ورود به قلمرو هادس می باشند . در فرهنگ های پدرسالارانه هادس را جای بدی می دانند .
مکانی که شیطان برآن حکومت می کند . آن را مکانی ترسناک می دانند نه سرچشمه ی غنا و ثروت . در حالی که هر آنچه برای ” شدن ” به آن نیاز داریم در دنیای زیرین قرار دارد . در فرهنگ بسیار کهن مادرشاهی جهنم را دیگ یا رحمی مملو از آتش تطهیر کننده می دانستند ولی به همان نسبت که ارزش های خدا _ پدر بیشتر و بیشتر حاکم شد آن قلمرو هم به همان نسبت منفی تر و هولناکتر شد .
مطلب مرتبط : دانلود نرم افزار تست شناسایی تیپهای کهن الگویی یا آرکی تایپی
چالش والدین کودکی با کهن الگو هادس
پسری با کهن الگو هادس به هیچ وجه در قالبی که پدر و مادر انتظار دارند، جای نمیگیرد. هادس به نوعی دچار توهمهای اوتیسمی (نوعی بیماری در خود فرو رفتگی و گریز از اجتماع) میشود. هادس از تنها بودن لذت میبرد یا دوستی خیالی برای خود پیدا میکند. هنگامی که پدر و مادر پسری که انرژی هادس دارد به فردیت و تنهایی او احترام میگذارند، عملکرد خوب و قابل قبولی دارد. با حمایت محبت آمیز، چنین کودکی می تواند احساس امنیت کند، اما در صورتی که مورد تمسخر قرار بگیرد، هرگز این احساس امنیت در او ایجاد نمیشود.
دوران کودکی فردی با شخصیت آرکیتایپی هادس
کودک درونگرا با کهن الگو هادس خیلی روی دیگران تاثیر نمیگذارد. نامرئی بودن هادس از همان دوران کودکی مشهود است. هادس خیلی علاقه ندارد که مثل برادرانش به قله های پیشرفت صعود کند. معمولا هادس را با رفتارهای عجیب و غریبی که دارد، میشناسند. در هر حال ترجیح میدهد در دنیای درون خود باقی بماند تا این که با فرد تازهای آشنا شود. هادس در کودکی خجالتی به نظر میآید و هنگامی که بزرگ میشود فردی جدی و ساکت است. این کودک معمولا اعتماد به نفس کافی ندارد و نسبت به خودش احساس منفی دارد.
دوران بلوغ فردی با شخصیت آرکیتایپی هادس
بلوغ برای پسری با کهن الگوی هادس دورانی سخت و پر تنش است، چرا که در این دوره باید خود را کاملا با دنیای اطراف هماهنگ کند. هادس به هیچ وجه با مد روز و لباس پوشیدن مطابق آن سازگاری ندارد. در این سن و سال هادس ممکن است یک یا دو دوست داشته باشد که همان تعداد برایش کافی است. هادس در دوران بلوغ و نوجوانی عمیقاً به سمت چرایی زندگی کشیده می شود و بسیار فلسفی است. هادس زندگی روزمره را به دلیل توجه به بعد چرایی زندگی، بدین گونه معمول و مرسوم در جامعه که گم شده و غرق شده در روزمرگی و یکنواختی و اسارت عادتهاست، نمیپذیرد.
شغل و حرفه فردی با شخصیت آرکیتایپی هادس
ارتباط با دیگران برای فردی با کهن الگوی هادس سخت است. هادس ممکن است وارد شغلی شود که موفقیت آمیز است، اما همواره این خطر وجود دارد که این شغل و این نوع زندگی معنای خود را برای او از دست بدهد. اگر مردی با کهن الگو هادس بتواند کهن الگوی هرمس را در وجود خود بیدار کند، میتواند از عمق دنیای درونی به دنیای بیرون سفر کند. پرورش این کهن الگوها در مشاغلی مانند فیلم سازی، روانشناسی، ادبیات و الهیات به او کمک میکند. در این نوع کارها فرد هادس احساس می کند شغلش را دوست دارد.
مشاوری خوب
توانایی هیچ کاری نکردن
فرار از رقابت
سرمایه گذار بورس
توانایی انجام کارهای تکراری
روانشناس
نویسنده و کارگردان
فیلسوف
رابطه شخصیت آرکیتایپی هادس با مردان
مردی با کهن الگو هادس نمی داند که چگونه از همراهی با دوستان مرد لذت ببرد. هادس به تنهایی زندگی میکند و در این دنیا کسی را ندارد. چیزی در هادس وجود دارد که باعث میشود مردان دیگر به او نزدیک نشوند و هادس را در جمعشان راه ندهند و بنابراین هادس را به همین شکل رها میکنند. البته در درون هادس چیزهایی وجود دارد که به او اقتدار میدهد. هادس با دیگران متفاوت است، با این حال هرگز قربانی نمیشود. دوستان کمی که در زندگی دارد ممکن است به قلمروش وارد شوند و با او درباره نوع درکی که دارد بحث کنند.
رابطه شخصیت آرکیتایپی هادس با زنان
مردی با کهن الگو هادس اگر زنی را پیدا کند که با دنیای درون آشنا باشد، می تواند رابطهای عمیق با او داشته باشد. ارتباط با جنس مخالف، برای هادس مفهوم خاصی ندارد، زیرا از نظر هادس حضور فیزیکی در کنار فردی از جنس مخالف لزومی ندارد. مردی با کهن الگو هادس همان است که سالها در تعقیب یک دختر است ولی جرات ابراز احساسات را ندارد. آخر سر هم با شنیدن خبر ازدواج آن دختر بر غم و اندوهش اضافه میشود. کمتر دیده می شود اینگونه آدمها با دوستی، زندگی مشترکشان را شروع کنند.
ازدواج شخصیت آرکیتایپی هادس
اگر هادس زنی را پیدا کند که دوستش داشته باشد و آن زن نیز او را دوست داشته باشد، حتما ازدواج میکند. همانند زئوس و پوزیدون ، هادس هم دوست دارد تشکیل خانواده دهد و نظم و ثبات را در زندگی خانوادگی برقرار کند. ازدواج جزئی مهم در زندگی هادس است. بدون ازدواج، هادس کاملا تنها باقی میمانند. مردی با کهن الگو هادس میتواند عمیقاً عاشق زنان شود، متعهد باشد و روابط صادقانه و وفادارانهای داشته باشد.
فرزندان فردی با شخصیت آرکیتایپی هادس
هادس پدری غمگین خواهدبود که ویژگیهای پدرسالارانه دارد و به نظم و ترتیب اهمیت زیادی میدهد، احساسات خود را بروز نمیدهد و نمیتواند فرزندانش را طوری تربیت کند که در این دنیا موفق باشند. او ممکن است بتواند غنای زندگی را با فرزندانش تقسیم کند و به آنها برای پیشرفت در دنیای تجسم و تخیل کمک کند. فرزندان برونگرا معمولا نمی توانند رابطهی خوبی با پدری با کهن الگو هادس داشته باشند.
میانسالی فردی با شخصیت آرکیتایپی هادس
میانسالی مردانی با کهن الگو هادس میتواند با هم متفاوت باشد. زندگی هادس بیش از سایر کهن الگوها وابسته به محیط اطرافش و رشد سایر کهن الگوها در اوست. مردی با کهن الگوی هادس خالص در تنهایی زندگی خواهد کرد و توانایی ارتباط برقرار کردن با دنیای اطراف را ندارد. مردانی که کهن الگوی هادس در آنها فعال نیست، هرگز با دنیای درونی خود آشنایی ندارند. کهن الگوی هادس اگر با سایر کهن الگوها در فرد فعال شود، نقش کیمیا را خواهد داشت و باعث شکوفایی سایر کهن الگوها میشود.
کهنسالی فردی با شخصیت آرکیتایپی هادس
کهن الگوی هادس در صورتی که تا میانسالی ادامه داشته باشد، تا پایان عمر همراه فرد خواهد بود. آشنایی با دنیای درون، دنیای رویاها و ارتباط با ناخودآگاه جمعی معمولا باعث میشود هادس از مرگ هراس نداشته باشد. هنگامی که انسان مرگی تدریجی دارد، در دوره تدریجی مرگ، ارتباطش را آرام آرام با دنیای اطراف از دست میدهد. هادس آهسته آهسته روابط خود را با مردم، اشیاء و آنچه مورد علاقه آنهاست کمرنگ می کند و به دنیای درون سفر می کند.
نقاط ضعف شخصیت آرکیتایپی هادس
الف- تنهایی
ب- عدم توجه به بعد اجتماعی زندگی
ج- غم و افسردگی
د- فکر کردن به مسائلی که شاید هرگز رمز آنها باز نشود.
نقاط قوت شخصیت آرکیتایپی هادس
الف-توجه به جنبههای عمیق زندگی
ب- استعداد درونی برای نوشتن، فکر کردن به مسائل جامعه و ایده دادن
روش جذب و برخورد با هادس
الف- توجه به دیدگاهها و ارزشهای او
ب- تایید و تشویق
دستورالعملهایی برای شخصیت آرکیتایپی هادس
الف- کمی از دنیای درون بیرون بیایید و زندگی بر سطح زمین را هم تجربه کنید
ب- بپذیرید که آدمها متفاوت فکر میکنند و آنگونه که شما فکر میکنید نیستند
ج- روابط اجتماعی را تقویت کنید و بدانید در کنار دیگران بودن شادی را بیشتر میکند
د- روشهایی برای کنترل کردن افکار منفی خود پیدا کنید