اختلال نافرمانی مقابله جویانه (اختلال نافرمانی و لجبازی در DSM5 )

اختلال نافرمانی مقابله جویانه
(Oppositional defiant disorder)

O.D.D  به معنای اختلال دفاعی مقابله ای است و والدین کودک یا نوجوانی که اغلب خشمگین و تحریک پذیر است، برای هرچیزی جر و بحث راه می اندازد، رفتار کینه توزانه و انتقام جویانه دارد، بیش از حد زودرنج و حساس است، فعالانه و عمدا از انجام درخواست های والدین سر باز می زند، باعث ناراحتی آنها می شود، در اشتباه ها و مشکلات خود دیگران را مقصر می داند و آنها را سرزنش می کند، باید به این اختلال شک کنند زیرا این رفتارهای مقابله جویانه معمولا در برابر افراد بزرگسالی رخ می دهد که کودک یا نوجوان با آنها آشناست؛ مانند والدین و در مواردی نیز معلمان و اولیای مدرسه.

گاهی هم این رفتارها فقط با والدین دیده می شود و در سایر موقعیت ها رفتار کودک یا نوجوان کاملا موجه است، بنابراین ممکن است این کودکان در هنگام معاینه بالینی نشانه های اندکی بروز دهند یا اصلا علامتی نشان ندهند پس دقت والدین و آگاهی آنها در تشخیص اهمیت بالایی دارد.

تظاهرات اختلال نافرمانی مقابله جویانه بدون استثناء در خانه بروز می کند ولی ممکن است در مدرسه یا در مقابل سایر بزرگسالان یا همسالانش ظاهر نشود.

این کودکان ممکن است در معاینه بالینی هیچ علامتی بروز ندهند یا علایم محدودی نشان دهند.

این اختلال در ارتباطات اجتماعی تداخل می کند  و ممکن است اعتماد بنفس فرد پایین بیاید، هم چنین ممکن است تحمل کم برای ناکامی، خلق اقسرده و حملات عصبانیت نیز وجود داشته باشد.

این اختلال ممکن است به طور موقت  در واکنش به استرس ظاهر شود، این حالت نوعی اختلال انطباق نیز محسوب می شود.

وقتی اختلال نافرمانی مقابله جویانه در جریان اختلال سلوک، اسکیزوفرنی یا اختلال خلق ظاهر شود نباید تشخیص اختلال نافرمانی گذاشته شود.

رفتارهای منفی کارانه ممکن است در بیش فعالی، اختلالات شناختی و عقب ماندگی ذهنی دیده شود.

برخی کودکان که تشخیص این اختلال را دریافت کرده اند ولی پرخاشگری در آنها بیشتر است ممکن است چند سال بعد واجد ملاکهای اختلال سلوک شوند.

هم چنین در آینده احتمال خطر مصرف مواد افزایش می یابد. مهارتهای تربیتی خانواده در فرجام این اختلال بسیار مهم است.

در خانواده هایی که والدین دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی می باشند و یا مصرف مواد وجود دارد خطر ابتلا افزایش می یابد (DSM-IV-TR).

علت اختلال اختلال نافرمانی مقابله جویانه

  • استعداد ذاتی برای ابراز وجود قاطعانه در این افراد
  • برخورد افراطی و لجبازی والدین جهت ثابت کردن حرف خودشان.
  • ضربات و آسیب های محیطی
  • بیماری یا ناتوانی های مزمن از قبیل عقب ماندگی ذهنی، موجب بروز رفتارهای مقابله جویانه برای دفاع در مقابل درماندگی می شود و فقدان عزت نفس.
  • روانکاوی: علت را تعارضات حل نشده در دوره مقعدی می داند.

دورهای لجبازی در ۱۸ ماهگی تا ۲۴ ماهگی و اوایل دوره نوجوانی اختلال محسوب نمی شود و بخشی از فرایند رشد طبیعی است.

       

شیوع اختلال نافرمانی مقابله جویانه

میزان شیوع ختلال نافرمانی مقابله ای حدود ۱ تا ۱۱ درصد با میانگین حدود۳/۳ درصد ذکر شده است. بروز آن در پسران نسبت به دختران حداقل ۴ به ۱ است (DSM-5).

     

مشخصه اصلی اختلال نافرمانی مقابله جویانه

از کوره در رفتن، امتناع فعالانه از رعایت مقررات و رفتارهای ایذایی در مقایسه با سایر همسالان فراتر از حد انتظار است.این اختلال شامل الگوی پایداری از رفتارهای منفی گرایانه، خصومت آمیز و گستاخانه بدون وجود نقص جدی هنجارهای اجتماعی یا حقوق دیگران.  ممکن است در اوایل کودکی طبیعی به نظر برسد.ممکن است از ۳سالگی شروع شود. این اختلال در قبل از بلوغ در پسران شایع تر است.

پافشاری فرد بر خواسته های خود و مقابله با خواسته دیگران برای رشد طبیعی اهمیت اساسی دارد. و این موضوع با برقراری خودمختاری، ایجاد هویت و تنظیم معیارهای کنترل درونی ارتباط دارد. بارزترین رفتار مقابله جویانه طبیعی بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی به اوج خود می رسد(دوساله های وحشتناک)(DSM-IV-TR).

ملاکهای تشخیصی DSM-5 برای اختلال نافرمانی مقابله جویانه

الف) الگویی از خلق و رفتار بی قرار ،خصومت آمیز، گستاخانه و غیر منطقی که حداقل ۶ ماه طول کشیده و درخلال آن چهار مورد یا بیشتر از موارد زیر وجود داشته باشد:

خلق بی قرار و خشمگین

(۱)غالبا نمیتواند خشم خود را کنترل کند

(۲)غالبا زود رنج است و براحتی می رنجد.

(۳)غالبا خشمگین و یا اوقات تلخی میکند.

رفتار نافرمانی و یا گستاخانه (جروبحث و چالش برانگیزی)

(۴)غالبا با مراجع قدرت مشکل دارند ( برای کودکان و نوجونان با بزرگسالان ) مشکل دارند.

(۵)اغلب به طور فعال در مقابل درخواست مراجع قدرت و یا قانون مقاومت می کند و یا آن را رد می کند.

 (۶)غالبا آشکارا دیگران را می رنجاند.

(۷) غالبا به خاطر اشتباهات خود ، دیگران را  سرزنش می کنند.

غیرمنطقی بودن و کینه توزی

(۸) در ۶ ماه گذشته حداقل ۲ بار از سر کینه توزی قصد آسیب زدن یا ناراحت کردن دیگران را داشته

توجه: برای کودکان تا ۵ سال رفتار باید بیشتر روزها در یک دوره ۶ ماهه وجود داشته باشد و برای کودکان بزرگتر رفتار باید حداقل یک بار در هفته در یک دوره ۶ماهه وجود داشته باشد.

ب) آشفتگی رفتاری باید موجب اختلال چشمگیری در عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی یا دیگر نواحی مهم عملکردی شود.

پ) رفتارها منحصرا در جریان یک اختلال خلقی، سایکوز، مصرف مواد، افسردگی یا اختلال دوقطبی روی نمی دهند.

شدت را مشخص کنید: خفیف، متوسط و شدید

تشخیص افتراقی اختلال نافرمانی مقابله ای

  • اختلال سلوک
  • اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه
  • اختلال افسردگی و دوقطبی
  • اختلال آشفتگی و بی نظمی خلقی
  • اختلال انفجاری دوره ای
  • ناتوانی های هوشی(اختلال رشدی هوشی)
  • اختلال زبانی
  • اختلال اضطراب اجتماعی

 

روان راهنما

شما ممکن است این را هم بپسندید