اختلال شخصیت اسکیزوتایپی (اسکیزوتایپال) در DSM
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی حتی به نظر افراد غیر متخصص هم بسیار عجیب و غریب می آیند. تفکر جادویی، عقاید منحصر به فرد، افکار انتساب به خود، خطاهای ادراکی (illusion)، و مسخ واقعیت (derealization) همگی جزء زندگی هر روزه فرد اسکیزوتایپی است.
همه گیر شناسی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
این اختلال در قریب ۳ درصد از جمعیت پیدا می شود. نسبت جنسی آن معلوم نیست. در بستگان تنی (بیولوژیک) بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، بیشتر از گروه های شاهد (کنترل) است و میزان همگامی دوقلوهای تک تخمکی از نظر ابتلا به آن بیش از دو قلوهای دو تخمکی است ( در یک مطالعه سی و سه درصد و در مقابل چهار درصد).
تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را بر اساس تفکر، رفتار، و ظاهر منحصر به فرد بیمار تشخیص می دهند. گرفتن تاریخچه ممکن است دشوار باشد، چون ارتباط و مکالمه بیمار، غیر معمول است.
ملاکهای تشخیص DSM درمورد اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
الف) نواقصی در روابط اجتماعی و بین فردی که مشخصه آن، بروز رنج و مشقتی حاد در روابط صمیمانه و کاهش قابلیت داشتن این روابط و نیز تحریفات (Distortion) شناختی یا ادراکی و نیز نامتعارف (Eccentric) بودن رفتار است، به طوری که این الگوی نافذ و فراگیر از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم آید، که علامت اش وجود دست کم پنج تا از موارد زیر است:
۱) افکار انتساب به خود؛ نه هذیانهای انتساب به خود
۲) اعتقادات عجیب یا افکار جادویی که بر رفتار اثر بگذارند و با هنجارهای برآمده از خرده فرهنگ فرد همخوانی نداشته باشند (مثل خرافاتی بودن، اعتقاد به غیب بینی، دور آگاهی (تله پاتی)، یا «حس ششم»؛ در کودکان و نوجوانان به صورت تخیلات یا اشتغالات ذهنی غریب).
۳) تجارت غیر معمول ادراکی، از جمله خطاهای ادراکی جسمی (bodily illusions).
۴) تفکر و تکلمی عجیب (مثلاً مبهم، حاشیه پردازانه، استعاره ای، با شرح و تفصیل مفرط، یا قالبی).
۵) شکاکیت یا فکر بدگمانانه.
۶) حالت عاطفی نابجا یا محدود.
۷) رفتار یا وضع ظاهری عجیب، نامتعارف،یا مخصوص به خود.
۸) فقدان دوستان صمیمی یا مورد اطمینان، بجز بستگان درجه اول.
۹) اضطراب مفرط در میان جمع به طوری که با آشنا شدن هم کاهش نیابد؛ این اضطراب بیشتر به ترس توأم با بدگمانی فرد مرتبط است نه به قضاوت منفی در مورد خودش.
ب) منحصراً در سیر اسکیزوفرنی، اختلال خلقی با خصایص روانپریشانه، سایر اختلالات روانپریشانه، یا یکی از اختلالات نافذ رشد پیدا نشده باشد.
نکته: اگر این ملاک ها پیش از شروع اسکیزوفرنی وجود داشته باشند، قید «پیش مرضی» را باید افزود، مثلاً «اختلال شخصیت اسکیزوتایپی (پیش مرضی)».
خصایص بالینی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، تفکر و نحوه ارتباط برقرار کردن، مختل شده است. بیماران اسکیزوتایپی گرچه اختلال فکر واضحی ندارند، اما تکلمشان متمایز یا ویژه است، ممکن است معنایش را فقط خودشان بفهمند، و اغلب نیازمند تفسیر است. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نیز مثل بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است از احساسات خود باخبر نباشند؛ اما به کشف احساسات دیگران بویژه حالات عاطفی منفی ای مثل خشم، بسیار حساس اند. آنها ممکن است افکاری خرافی داشته باشند یا مدعی غیب بینی (clairvoyance) و داشتن سایر قدرتهای فکری و بصیرتهای ویژه باشند. جهان درونی آنها ممکن است پر از ترس ها و تخیلات کودکانه و نیز رابطه با افرادی خیالی و تصوری باشد که آن ها را به وضوح می بینند. ممکن است اعتراف کنند که خطای ادراک یا درشت بینی (ماکروپسی) دارند و افراد را مثل آدم های چوبی یا چیزی شبیه آن می بییند.
آنها روابط بین فردی مخدوشی دارند و ممکن است اعمال نامناسبی از آنها سر بزند. در نتیجه، آدم هایی منزوی اند و دوستی ندارند یا بسیار کم دارند. این گونه بیماران ممکن است برخی از خصایص اختلال شخصیت مرزی (borderline) را هم از خود نشان دهند و در واقع می شود این دو تشخیص را همزمان نیز در کسی مطرح کرد. بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اگر تحت فشار روانی واقع شوند، ممکن است از حال عادی خارج شوند و علایم روانپریشی پیدا کنند، اما مدت این علایم معمولاً کوتاه است. در حالات شدید، بی لذتی (anhedonia) و افسردگی شدید هم ممکن است وجود داشته باشد.
تشخیص افتراقی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را به لحاظ نظری از بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید و دوری گزین (avoident) بر این اساس می توان افتراق داد که در رفتار، تفکر، ادراک، و نحوه ارتباط و مکالمه مبتلایان به اسکیزوتایپی غرابتهایی وجود دارد که در دو دسته دیگر نیست؛ همچنین در سابقه خانوادگی اسکیزوتایپی ها، اسکیزوفرنی به وضوح دیده می شود که این هم شاید مبنای دیگری برای تمایز آنها از افراد اسکیزوئید و درون گزین باشد. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نیز به خاطر نداشتن روانپریشی قابل افتراق اند. در اینها اگر هم علایم روانپریشی ظاهر شود، گذرا و پراکنده خواهد بود. بیمارانی هستند که هم ملاک های اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را دارند و هم واجد ملاک های اختلال شخصیت مرزی اند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید نیز مشخصه شان شکاکیت است، اما آن رفتار غریبی را که در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی دیده می شود، ندارند.
سیر و پیش آگهی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
در مطالعه دراز مدتی که تامس مک گلاشان انجام داده است، گزارش شده که ده درصد افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی بالاخره دست به خودکشی می زنند. در مطالعات گذشته نگر نیز دیده شده که بسیاری از بیمارانی که به نظر می رسیده مبتلا به اسکیزوفرنی باشند، در واقع دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپی بوده اند و امروزه این دیدگاه بالینی رایج است که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، شخصیت پیش مرضی (پره موربید) بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی است. در عین حال برخی از بیماران هم در تمام عمر خود به طور ثابت شخصیت اسکیزوتایپی دارند و علی رغم همه غرابتهایی که دارند، ازدواج می کنند و شغلی در پیش می گیرند.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
رواندرمانی: اصول درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در اساس، تفاوتی با اصول درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید ندارد، جز اینکه با بیماران دسته اول باید برخوردی دقیق و محتاطانه داشت. این بیماران الگوهای فکری ویژه ای دارند و برخی در فرقه های مختلف، آیین های غریب مذهبی و جشنها و مراسم جادویی و مافوق طبیعی، فعال می شوند. درمانگر نباید این گونه فعالیت ها را تمسخر و استهزا کند یا درباره اعمال و اعتقاد آنها موضع قضاوتگرانه ای بگیرد.
دارو درمانی: داروهای ضدّ روان پریشی برای مقابله با افکار انتساب به خود، خطاهای ادراکی، و دیگر علایم این اختلال ممکن است مفید باشد و می توان آنها را در ترکیب با رواندرمانی به کار برد. اگر مولفه ای از افسردگی در شخصیت دیده شود، ضد افسردگی ها را نیز می توان به کار برد.
مطالب مرتبط
سخترانی دکتر پرویز فهیمیان درباره شخصیت شبهه اسکیزوفرنی (اسکیزوتایپال)