هوش یا آی کیو (IQ) چیست ?
هوش
تعریف هوش چیست ؟
بیش از دو هزار سال پیش، افلاطون در کتاب “جمهوریت”، هوش را تعیینکننده اصلی جایگاه سیاسی و اجتماعی افراد تعریف کرد. اما مطالعه علمی هوش، از قرن نوزدهم با ایده تفاوتهای فردی در علم ژنتیک و تکامل آغاز شد.
مفهومی انتزاعی است که پایه عینی و محسوسی ندارد، به این دلیل تعریف هوش دشوار است و به دلیل تنوع رفتارهای هوشمندانه، تعاریف متعددی از هوش وجود دارد. با این حال بصورت کلی تعاریف موجود در یکی از این ۵طبقه، جای دارند:
- تعاریفی که به سازگاری یا انطباق با محیط تاکید دارند.
- تعاریفی که به توانایی درک روابط تاکید دارند (حل مسایل از راه بینش)
- تعاریفی که به توانایی یادگیری موضوعات مختلف تاکید دارند.
- تعاریفی که بر تفکر انتزاعی، یعنی توانایی استفاده از مفاهیم مختلف، نمادهای کلامی و عددی تکیه دارند
- تمرکز و تداوم در به کار انداختن تواناییها برای رسیدن به یک هدف مطلوب
تعاریف مختلف
بینه و سیمون :
قابلیت عمومی درک و استدلال است .درست قضاوت کردن ، درست درک کردن و درست استدلال کردن را فعالیت های بنیادی هوش می دانند و بر همین اساس هوش را توانایی فرد درقضاوت،ادراک واستدلال تعریف می کنند.
ترمن :
ظرفیت فرد در تفکر انتزاعی است و فرد به همان نسبتی که قادربه تفکرانتزاعی است ،هوشمند است.
ژان پیاژه :
هوش ، استعداد انطباق با محیط است .
کاپلان و سادوک:
یعنی توانایی شخص برای همگون سازی معلومات واقعی، یادآوری حوادث گذشته دورونزدیک ،استدلال منطقی وساختن وپرداختن مفاهیم.
اشترن:
استعداد عمومی فرد برای سازگاری عقلی با مشکلات و اوضاع تازه زندگی است .
کتل:
مجموعه استعدادهایی که با آنها شناخت پیدا میکنیم، شناختها را به یاد میسپاریم و عناصر تشکیلدهنده فرهنگ را بهکار میبریم تا مسائل روزانه را حل کنیم و با محیط ثابت و در حال تغییر سازگار شویم.
وکسلر:
- هوش کلی با توانایی هوشمندانه معادل نیست بلکه به عنوان جلوههای آشکار شخصیت مطرح است.
- هو ش مفهومی کلی است که شامل تواناییهای فرد برای اقدام هوشمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط موثر است.
- هوش یک مهارت منحصر به فرد و ایستا نیست بلکه مجموعه ای از توانایی های پویا و متصل به یکدیگر است.
اغلب برداشت می شود که هوش ثابت ، غیر قابل تغییر و مادرزادی است در حالیکه اندازه گیری هوش از عوامل گونگون متاثر است.
هوشبهر براوردی از سطح کارکرد فعلی آزمودنی است که توسط تکالیف مختلف در یک ازمون، اندازه گیری میشود. هوشبهر برایند تعامل تعداد زیادی از تواناییهاست و غالبا از جهت گیری تحصیلی، کنجکاوی ، فرهنگ و علایق شخص متاثر است.
یکی از سوتفاهم های متداول و حوزه ای که بالقوه سبب کاربرد نابجای آزمونهای هوشی است هنگامی رخ می دهد که نمره ها به عنوان معرف استعداد مادرزادی تلقی می شوند . هوشبهر نه شاخص توانایی ثابت مادرزادی و نه معرف همه ی موقعیتهای مساله گشایی است بلکه نمونه ای خاص و محدود در برهه معینی از زمان از توانایی هایی است که در معرض نوسانهای متعدد قرار دارد و تا اندازه ی زیاد بازتابی از غنای تجارب گذشته ی فرد است . یکی از محدودیتهای مهم آزمونهای هوش آن است که در بیشتر موارد به فرآیندهای زمینه ساز موجود در مساله گشایی توجه ندارند .آنها به محصول یا نتیجه نهایی متمرکزند و به گامهایی که برای رسیدن به این نتیجه برداشته می شود توجهی ندارند بعبارتی دیگر آنها به “چه” توجه دارند تا به “چگونه ” .
رویکردهای مختلف نسبت به هوش
- رویکرد روان سنجی
- رویکردهای عصب شناختی- زیستی
- نظریه های رشدی
- پردازش داده ها
نظریات و آزمونهای مختلف