پرسشنامه نفوذ سوسمان و دیپ (پرسشنامه اعمال قدرت)
پرسشنامه نفوذ سوسمان و دیپ
قدرت و نفوذ در سازمان
نفوذ
نفوذ فراگرد اثرگذاری بر افکار، رفتار و عواطف شخص دیگر است. این شخص ممکن است رئیس( نفوذ از پایین به بالا) کارمند( نفوذ از بالا به پایین) یا همکار(نفوذ مورب) باشد.
واژه Influence در لغت بهمعنی کنش یا قدرتی است که یک نتیجهای را بدون اعمال آشکار زور یا بدون اعمال مستقیم فرمان، تولید میکند[۱] و اصطلاحا عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشوند.[۲]
نفوذ، شکلی از قدرت است؛ اما متمایز از کنترل، اجبار، زور و مداخله. نفوذ را میتوان رابطه میان بازیگرانی دانست که بهموجب آن، یک بازیگر، بازیگران دیگر را وادار میکند تا بهطریقی که خواست خود آنها نیست، عمل کنند. پول، غذا، اطلاعات، دوستی، مقام و تهدید، از جمله وسایلیاند که فرد بهکمک آنها در رفتار دیگران نفوذ میکند.[۳]
توانایی فرد از تغییر دادن رفتار دیگران بدون داشتن موقعیت رسمی[۴] و فراگرد اثرگذاری بر افکار، رفتار، یا عواطف شخص دیگر را نفوذ گویند.
نفوذ، از اندیشههای توماس هابز (Thomas Hobbes: 1588-1679)پیرامون قدرت گرفته شده و وارد علوم اجتماعی شده است.
نفوذ و قدرت
نفوذ، پاسخ رفتاری نسبت به اعمال قدرت و یا بهعبارت دیگر، نتیجهای است که از طریق بهکارگیری قدرت حاصل میشود.[۵] در تعاریف، از “نفوذ” بهعنوان مکانیسمی برای اثرگذاری بر دیگران استفاده شده است. اگر شخصی بتواند دیگری را متقاعد کند که عقیدهاش را درباره یک یا چند موضوع تغییر دهد، رفتاری را انجام دهد و یا از انجام آن خودداری کند و به محیط پیرامون خود، بهشکلی خاص بنگرد، در حقیقت نفوذ، تحقق یافته و “قدرت”، بهکار گرفته شده است.[۶]
تاکتیکهای نفوذ
افراد، در سازمانها برای رسیدن به اهداف خود به رفتارهایی دست میزنند که از آنها، بهعنوان تاکتیکهای نفوذ یاد میشود. در تاکتیکهای نفوذ درباره شیوههای اعمال نفوذ بر پایگاههای قدرت بحث و نشان داده میشود؛ که کارکنان از چه شیوههایی میتوانند، به پایگاههای قدرت خود جامه عمل بپوشانند. برخی از این تاکتیکها عبارتند از:
۱. متوسل شدن به مقامهای بالاتر (Upward Appeals)؛ با استفاده از این تاکتیک، فرد برای قبول درخواستش به مدیریت عالی و مقامات بالاتر متوسل میشود.[۷]
۲. دوستانه (Friendliness)؛ در این تاکتیک، نخست از در دوستی درمیآیند، ابراز صمیمیت و خیرخواهی میکنند و سپس با زبان خوش و ابراز حسن نیّت، خواسته خود را ابراز مینمایند.
۳. مذاکره و چانهزنی (Bargaining)؛ در این روش، پس از مذاکره یا چانهزنی بهنوعی مصالحه یا داد و ستد تن درمیدهند.
۴. دستور مستقیم (Assertiveness)؛ با صدور دستور مستقیم و درخواست برای رعایت قوانین و مقررات و فرستادن نامههای پیاپی از افراد میخواهند که طبق خواسته آنان عمل کنند و یادآوری میکنند که رعایت قوانین و مقررات الزامی است.
۵. تحریم و تشویق (Sanctions)؛ برای رسیدن به خواستههای خود از سیستم تنبیه و تشویق سازمان استفاده میکنند. در این روش، از طرفی تعهد میکنند که حقوق افراد را افزایش دهند و از طرف دیگر تهدید میکنند که اگر عملکردی ضعیف بود یا رضایتبخش نباشد، آنها را توبیخ نمایند.
۶. استدلال (Rational Persuation)؛ فرد با استفاده از واقعیتها و ارائه دادهها، نظرها و عقاید منطقی خود را ابزار میکند و طرف مقابل را متقاعد میکند.
۷. تاکتیک ائتلاف (Coalition Tactics)؛ فرد پس از جلب نظر و حمایت دیگران، درخواست خود را ابراز میکند.[۸]
پژوهشگران دریافتند که کارکنان و اعضای سازمانها این شیوههای اعمال نفوذ بر دیگران را بهصورت یکسان بهکار نمیبرند. شیوه استدلال از مهمترین استراتژیهایی است که در این خصوص به اجرا درآمده است. پژوهشگران، چهار متغیر اقتضایی را شناسایی کردند که بر انتخاب شیوههای اعمال نفوذ تأثیر دارند. این متغیرها عبارتند از: قدرت نسبی مدیر، هدفهای مدیر در رابطه با اعمال نفوذ، انتظاراتی که مدیر از شخص دارد تا به خواستههایش جامه عمل بپوشاند و فرهنگ سازمان.
پرسشنامه نفوذ سوسمان و دیپ
پرسشنامه نفوذ (اعمال قدرت) توسط سوسمان و دیپ ساخته شده است که از ۲۰ گویه تشکیل شده است که به منظور بررسی تحت تأثیر قرار گرفتن افرد توسط انواع قدرت رهبر بکار می رود. این پرسشنامه ۵ نوع قدرت (اجبار, قانونی, پاداش, تخصص و مرجع) را می سنجد.
موضوع مرتبط با پرسشنامه اعمال قدرت : ادراک کنترل
[۱]. Merriam Webster: Merriam Webster’s Collegiate Dictionary, United states Of American, by Merriam Webster, 11ed, 2003, p641. [۲]. الوانی، سیدمهدی؛ مدیریت عمومی، تهران، نی، ۱۳۸۶، چاپ سی و یکم، ص۱۴۲. [۳]. آقابخشی، علیاکبر و افشاریراد، مینو؛ فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار، ۱۳۸۶، چاپ دوم، ویرایش ششم، ص۳۱۴. [۴]. شایانمهر، علیرضا، دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، ۱۳۷۹، چاپ اول، ص۶۲۰. [۵]. رضاییان، علی؛ مدیریت رفتارهای سیاسی در سازمان، تهران، سمت، ۱۳۸۶، چاپ دوم، ص۷. [۶]. مورهد، گری گوری و گریفین، ریگی؛ رفتار سازمانی، سیدمهدی الوانی و غلامرضا معمارزاده، تهران، مروارید، ۱۳۸۵، چاپ یازدهم، ص۳۸۲. [۷]. مقیمی، سیدمحمد؛ سازمان و مدیریت رویکردی پژوهشی، تهران، ترمه، ۱۳۸۶، چاپ پنجم، ص۴۱۵-۴۱۶. [۸]. رابینز، استیفن پی؛ مدیریت رفتار سازمانی، علی پارسائیان و سیدمحمد اعرابی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، ۱۳۷۴، چاپ اول، جلد دوم، ص۶۸۱.