سلفیتیس چیست ؟ آیا سلفی گرفتن اختلال روانی است ؟
سلفیتیس
۳۱ مارس ۲۰۱۴ بود که داستان تازهای در پایگاه Adobo Chronicles پدیدار شد. انجمن روانپزشکی (APA) سلفیتیس را بهعنوان یک اختلال ذهنی جدید طبقه بندی کرد (Vincent 2014). این مقاله ادعا کرد که سلفیتیس عبارت بود از میل وسوسه انگیز تشویشی برای عکس گرفتن از خویشتن (self) خود و فرستادن آن به رسانه های اجتماعی بهعنوان شیوهای برای برطرف کردن فقدان عزت نفس (self-esteem) و پرکردن شکاف موجود در صمیمیت یا دوستی نزدیک (۱). مقاله مشابهای نیز ادعا کرده که اختلال دارای سه سطح میباشد: خط مرزی (عکس گرفتن از خود حداقل سه بار در روز اما نگذاشتن آن در رسانه اجتماعی)؛ حاد (عکس گرفتن از خود سه بار در روز و فرستادن هر کدام از آنها به رسانههای اجتماعی) و مزمن (تمایل غیرقابل کنترل به عکس گرفتن از خود و حدود هر ساعت یکبار و فرستادن آنها به رسانههای اجتماعی). این داستان در پایگاه های خبری بیشماری در سراسر جهان منتشر شد اما بزودی آشکار شد که سرکاری بوده است. با اینحال، درست زمانی که آیوان گود برگ در ۱۹۹۵ با انتشار مقیاسهایی برای اختلال اعتیاد به اینترنت، مسیر پژوهش درمورد اعتیاد به اینترنت را هموار کرد ؛ آشکار شد که این مسئله درمورد سلفیتیس نیز صدق میکند.
حتی از زمانی که گریفیث (۱۹۵۹) اولین یادداشت خود در خصوص اعتیادهای تکنولوژیکی را منتشر کرد ؛ شاهد رشد چشمگیری در حوزه پژوهش در مورد اعتیاد به اینترنت، اعتیاد به بازی ویدئو آنلاین، اعتیاد به تلفن موبایل، اعتیاد به رسانههای اجتماعی و غیره بودهایم. اختلال در سلامت ذهنی مربوط به تکنولوژیکی دیگری مثل nomophobia (نه تلفن همراه هراسی کینگ و همکاران ۲۰۱۰) ،technoference (مزاحمت دائم تکنولوژی در زندگی روزمره مکدانیال ۲۰۱۵) و cyberchondria (احساس مریضی بعد از جستجوی آنلاین برای نشانه های مریضی لوایس ۲۰۰۶). ظاهراً سلفیتیس نامزد دیگری برای این لیست در حال رشد است. مطالعه حاضر از طریق تحقیق تجربی توانسته مفاهیم و اطلاعاتی در مورد وجود سلفیتیس با توجه به سه سطح مطرح شده (خط مرزی، حاد، و ضمنی ) کشف و مقیاس روانپزشکی تازه ای برای ارزیابی زیرمولفه های سلفیتیس توسعه داد.
مرور مختصر رفتار سلفی
طبق واژهنامه آکسفورد، “سلفی به عکاسی خود شخص از خودش (یا شخص با افراد دیگر) اشاره میکند که با دوربین یا تلفن دوربینی گرفته شده که به طول بازو یا فاصله دیدن خود در آئینه قرار میگیرد و معمولا از طریق رسانه اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود” (سورو کووسکی و همکاران ۲۰۱۵). ما و همکارانش (۲۰۱۷) سلفی گرفتن را به لحاظ نظریه خود-عرضگی (self-presentation) توصیف کردند که برای متأثر کردن دیگران استفاده میشود. سلفی گرفتن احتمالاً یک کنش تک-ایستا نیست زیرا هنگامی که از طریق رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود ابعاد دیگری هم پیدا میکند. این کنشها سلفی گیر را قادر میکند که خود را در مسیری کنترل شده قرار دهند. در سالهای متأخر سلفی گرفتن بهطور شگفتی تبدیل به یک فعالیت عمومی شده و هنگامی که سلفیها را از طریق حوزههای رسانههای جمعی به اشتراک میگذارند اغلب ویروسی آنلاین میشود.[۱] پژوهش درخصوص بررسی رفتار سلفی حوزههای مختلف زیادی را در بر گرفته است.
محققان سلفی را در بستر جنس و نژاد بررسی کردهاند[۲] ؛ استفاده از سلفی در بستر سیاسی ،[۳]سلفی نظامی،[۴] سلفی تجملی[۵] و رابطه سلفی با ویژگیهای شخصی.[۶] هس (۲۰۱۵) خاطر نشان کرد که سلفیها در جاهای خصوصی و عمومی هردو استفاده میشوند. یعنی جایی که کاربران قصد دارند درگیر محیط شوند. افزون بر این، سلفی گرفتن فقط عکس گرفتن نیست بلکه شامل ویرایش رنگ و کنتراست، تغییر زمینه و اضافه کردن رنگهای دیگر قبل از بارگیری عکس در یک سکوی رسانه اجتماعی میباشد. اینکار با افزایش حق انتخاب و استفاده از ویرایش منسجم رفتار سلفی گرفتن را مشهورتر کرد[۷]؛ چرا که کاربران میتوانند ابداعهای سلفی خود را بهعنوان سلفیهای منعکس شده مشاهده کنند.[۸] خرید تجاری مربوط به سلفی گرفتن (مثل استیکهای سلفی برای چاپ گستره عکس) نیز بهمیزان قابل توجهی در سالهای متأخر رشد کرده است.[۹] استیکهای سلفی به تصویر کمک میکنند تا مشابهتر با تصویرهایی بهنظر برسد که فرد دیگری گرفته باشد.[۱۰]علیرغم پژوهش روزافزون در مورد رفتار سلفی، اغلب آنها از دیدگاه کیفی انجام شدهاند.
سلفی گرفتن یک کنش خود-جهت گرفته است که به کاربران اجازه میدهد که فردیت[۱۱]و خود-بزرگشماری خویش را پایه گذاری کنند.[۱۲]طبق بعضی از مطالعات، رفتار سلفی همچنین مرتبط با خصلتهایی مثل نارسیسم[۱۳]میباشد. بون[۱۴]نقش نارسیسم، ملاحظه، و توجه اجتماعی نسبت به رفتار از لحاظ استفاده از استیکهای سلفی را بررسی کرد و نتیجه گرفت کاربران استیک سلفی بهعنوان افرادی شناسایی شدند که از نظر اجتماعی دارای جذبه کمتر، بهطور متوسط نارسیست و بیملاحظه یا نسنجیده هستند. هالپرن و همکارانش (۲۰۱۶) استدلال کردند که سلفی گرفتن و نارسیسم هردو کنش های تأملی هستند. اگرچه بحث محکمی دراین خصوص وجود دارد که نارسیسم دارای اثر مثبتی است که تقریباً نزدیک به سلفی گرفتن می باشد[۱۵] اما پژوهش های دیگر نشان داده اند که رابطه ای بین نارسیسم و سلفی گرفتن وجود ندارد.[۱۶]مک کین و همکارانش (۲۰۱۶) گزارش کردند که جذابیت اجتماعی اولین انگیزه برای سلفی گرفتن بود. سلفی گیرها سعی می کنند در فضای رسانه های اجتماعی جاذبه بیشتری برای دیگران فراهم کنند (ره و همکاران ۲۰۱۶). چارونسوک مونگکول[۱۷] (۲۰۱۶) گزارش داد که توجه-جویی, تنهایی, و رفتار خود محور دارای رابطه معنا داری با سلفی-دوستی می باشد. اگرچه رسانه های آغازی تصور کردند که سلفی گرفتن یک باب و مد زودگذر بود اما آشکار می شود که این رفتار بومگیرتر شده و در میان نوجوانان و بزرگسالان فعالیت بسیار رایجی است.[۱۸]
بنا بر گفته ها, شواهدی در مورد سلفی گیری افراطی وجود دارد که که بدون تردید داستان دست انداختن و مقیاس هایی را که در مزمن های ادوبو منشر شد, ترقی داد.[۱۹]یکی از دلایلل بازنشر این همه اخبار در مورد این داستان این بود که مقیاس هایی که برای شرح سه سطح سلفی استفاده شدند (مثل خط مرزی, حاد و مزمن)دارای اعتبار خوبی بودند.
پاسخهای برخی دانشجویان در مقیاس رفتار سلفیتیس
راجش: وقتی محیط فعال و مشارکتی باشد خود را فراموش می کنم و غرق در محیط می شوم و به دنبال آن وادار می شوم عکس سلفی تکی یا گروهی بگیرم.
نیلا: سلفی گرفتن در محیط خاص به من کمک می کند لحظه ها را به مدت طولانی یادآوری کنم.
هریش: دوستان لحظه ها را ایجاد می کنند؛ لحظه ها شادی را ایجاد می کنند و محیط را بهسازی می کنند و این وادارم می کند سلفی بگیرم.
کارثیک: بعضی وقت ها من آشکارا با دوستانم بر سر لایک گرفتن برای سلفی هایم رقابت می کنم.
لک اسمی: هنگامی که دوستانم برای سلفی هایشان لایک و تفسیر بیشتری از من می گیرند؛ احساس گم گشتی و فراموش شدگی می کنم.
پریانکا: وقت زیادی روی افزودن عکس های سلفی خود گذاشتم و سپس آن ها را بارگیری کرد به این امید که می توانم مرز برنده شدن در رقابت برسم.
جون: حداقل پانزده سلفی متفاوت صرفاً برای گذاشتن در رسانه های اجتماعی می گیرم.
مورثی: حداقل بیست دقیقه صرف ویرایش و پرداخت تصویرها قبل از گذاشتن در رسانه های اجتماعی می کنم.
راج: اولین هدفم از سلفی گرفتن و گذاشتن آن در رسانه های اجتماعی این است که جلب توجه کنم.
پرسیلا: سلفی می گیرم تا به خلق خود انرژی بدهم و آن را به سوی یک مزاج مثبت سوق دهم.
اٍسنثوش: بعضی وقت ها سلفی گرفتن کمکم می کند از تمام افکار افسرد کننده خارج شوم.
ویجری: سلفی گرفتن می تواند استرس آکادمیک من را کاهش دهد و خلق ریلکسیشن متفاوتی را به من می دهد.
ترس: هنگامی که خود را در سلفی می بینم خوم را تحسین می کنم و اعتماد به نفس فوق العاده ای می گیرم.
آنیتا: هنگامی که مردم تفسیر برای سلفی هایم می گذارند؛ اعتماد به خود را در من بسیار بالا می رود.
میثون: عکس گرفتن از خودم و دیدن پاسخ در رسانه های اجتماعی اعتتماد به نفسم را بالا می برد.
آشیک: سعی می کنم با گرفتن سلفی های مختلف که جایگاه اجتماعی من را در میان دوستانم افزایش می دهد, خلاقیتم را به نحو احسن نشان دهم.
کاپیلک بعضی وقت ها با گرفتن لحظه های سلفی دوستانم مرا به عنوان یک عضو گروهی فعال می پذیرند.
ورشا: اگر سلفی نگیرم و به کرات جوی دوربین نایستم, احساس جدایی از گروه می کنم.
محققان «بالاکاریشنان» و «گریفیتس» رفتار بیش از ۶۰۰ دانشجوی هندی را بررسی و سلفیتیس را به سه سطح حاد، مزمن و مرزی تقسیم بندی کرده اند. آنها برای انجام این کار، مقیاس رفتار سلفیتیس را ایجاد کرده اند که به چند زیرشاخه نشان دهنده علت های سلفی گرفتن تقسیم میشود.
[۱] . Frosh 2015; Rettberg 2014; Hess 2015; Roberts and Koliska 2017; Moon et al. 2016
[۲] . Albury 2015
[۳] . Baishya 2015; Deller and Tilton 2015
[۴] . Dishy 2017
[۵] . Marwick 2015
[۶] . Choi et al. 2017; Qiu et al. 2015
[۷] . Fox and Rooney 2015
[۸] . Liubinienė and Keturakis 2014
[۹] . Flaherty and Choi 2016
[۱۰] . Dinhopl and Gretzel 2016
[۱۱] . Ehlin 2014
[۱۲] . Murray 2015
[۱۳] . Buffardi and Campbell 2008
[۱۴] . Beven 2017
[۱۵] . McCain et al. 2016
[۱۶] . Re et al. 2016
[۱۷] . Charoensukmongkol
[۱۸] . Albury 2015
[۱۹] . Adobo Chronicles, Vincent 2014