کتاب ماندن در وضعیت آخر نوشته هریس ترجمه اسماعیل فصیح

کتاب ماندن در وضعیت آخر

نوشته هرس و هریس
ترجمه اسماعیل فصیح

برای تهیه نسچه چاپی (کاغذی) این کتاب به انتشارات نشر نو یا نشر فاخته مراجعه نمایید

کتاب ماندن در وضعیت آخر نوشته تامس هریس و باز هم ترجمه اسماعیل فصیح، به عبارتی ادامه کتاب اول او یعنی وضعیت آخر است. در این کتاب نویسنده سعی کرده است تا راه هایی را برای ماندن در وضعیت برنده- برنده یا همان حالت من خوب هستم- شما خوب هستید ، ارائه بدهد و البته در این بین راه هایی را هم برای یک والد خوب بودن و به قول خودش ساختن بچه ها نشان داده است

توجه : برای استفاده از این کتاب در صورت لود (بارگذاری) نشدن ، از VPN استفاده نمایید

برای مطالعه این کتاب باید عضو شوید

[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”1,2,3″ ihc_mb_template=”1″ ]

 

[/ihc-hide-content]

کتاب ماندن در وضعیت آخر در وبسایت روان راهنما

 

بر اساس نظریه‌ تحلیل رفتار‌متقابل و این که شخص کدام لایه‌ی شخصیت را برجسته‌تر از دیگران نماید‌،می‌توان چهار وضعیت زندگی را تصور نمود:

۱- من خوب نیستم ،شما خوب هستید. در این حالت ،شخص‌، کودک درون خود را مسلط ساخته و بر اساس عقده‌ی حقارت ،دیگران را برتر از خود می بیند.

۲- من خوب نیستم،شما خوب نیستید. در این جا نیز کودک بر  والد وبالغ مسلط شده و شخص را به نوعی بدبینی افراطی دچار نموده است.

۳- من خوب هستم ،شما خوب نیستید.وقتی والد مسلط شود ،شخص دچار خودشیفتگی می‌شود و خود را برتر از دیگران می‌بیند.

۴- من خوب هستم ،شما خوب هستید.در این جا بالغ مسلط است و شخص بدون این‌که دیگران را تحقیر نماید به خودخواهی مثبت رسیده است .وی برای خود ارزش قائل است و از همین روی‌،تمامی خوبی‌ها و پاکی‌ها را برای خود می‌خواهد و تلاش می‌کند از تمامی ناپاکی‌ها و کینه‌ها و زشتی‌ها که اورا می‌آزارد  دوری نماید.مگر می‌شود کسی خودش را بخواهد و دوست داشته باشد اما خود را به ناپاکی ،دروغ ،کینه و نفرت آلوده سازد؟

سه وضعیت نخست برپایه‌ی احساسات قرار گرفته‌اند اما چهارمین حالت برپایه‌ی تفکر،ایمان و پیمان خود شخص برای عمل است.اگر دقت کنید در سه وضعیت نخست ،شخص خودش را دوست ندارد چه در وضعیت نخست که عقده‌ حقارت دارد و چه در وضعیت دوم که بدبین است‌ و‌حتی در‌وضعیت سوم که شخص ، خود‌شیفته است.هنگامی که ما خود را برتر ازدیگران یا بدتر از دیگران می‌بینیم در واقع خود را دوست نداریم چون در هردو حالت خود را از دوست داشتن و دوست داشته شدن توسط دیگران محروم می‌کنیم اما در وضعیت چهارم که خود و دیگران را خوب می‌بینیم ،از نفرت ،کینه ،غرورو تکبر دور می‌شویم و به آرامش دست می‌یابیم .کسی که خواستار آرامش برای خویشتن است در واقع خودش را دوست دارد پس تلاش کنیم تا زندگی خود را به وضعیت چهارم نزدیک کنیم یعنی:

من خوب هستم ،شما خوب هستید.