اختلال افسردگی ناشی از مواد / دارو در راهنمای آماری تشخیصی اختلالات
اختلال افسردگی ناشی از مواد / دارو Substance/Medication-Induced Depressive Disorder
ملاکهای تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از مواد / دارو در DSM5
A. اختلال برجسته و مداوم در خلق که در تصویر بالینی غالب است و با خلق افسرده یا کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام، یا تقریبا تمام فعالیت ها مشخص می شود.
B. شواهدی از سابقه، معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه برای هر دو (۱) و (۲) وجود دارد:
1. نشانه ها در ملاک A در طول یا مدت کوتاهی بعد از مسمویت با مواد یا ترک آن یا بعد از قرار گرفتن در معرض دارو ایجاد شده اند.
2. مواد/داروی درگیر توانایی ایجادکردن نشانه های ملاک A را دارد.
C. این اختلال با اختلال افسردگی که ناشی از مواد/دارو نیست بهتر توجیه نمی شود. چنین شواهدی از اختلال افسردگی مستقل می تواند شامل موارد زیر باشد:
نشانه ها قبل از شروع مصرف مواد/دارو واقع شده اند، نشانه ها برای مدت زمان قابل ملاحظه ای (مثلا در حدود ۱ ماه) بعد از توقف ترک حاد یا مسمومیت شدید، ادامه داشته اند؛ یا شواهد دیگر وجود دارد که از وجود اختلال افسردگی مستقل که ناشی از مواد / دارو نیست، خبر می دهند (مثل سابقه دوره های عودکننده نامربوط به مواد/دارو).
این اختلال منحصراً در دوره دلیریوم روی نمیدهد.
این اختلال ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد میکند.
ویژگی های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از مواد / دارو
ویژگیهای تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو عبارتند از نشانه های اختلال افسردگی، مانند اختلال افسردگی اساسی، اما نشانه های افسردگی با خوردن، تزریق، یا استنشاق ماده ارتباط دارد( مثل سوء مصرف موادمخدر، مواد سمی، مواد روانگردان، یا داروی دیگر) و نشانه های افسردگی تا بعد از مدت مورد انتظار تأثیرات فیزیولوژیکی، مسمومیت یا ترک، ادامه مییابند. اختلال افسردگی مربوط، به صورتی که توسط سابقه بالینی، معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه ثابت میشود، باید در طول مدت ۱ ماهه پس از مصرف مادهای که توانایی به وجود آوردن اختلال افسردگی را دارد، ایجاد شده باشد(ملاک B1). علاوه بر این، این تشخیص با اختلال افسردگی مستقل، بهتر توجیه نمیشود. شواهد اختلال افسردگی مستقل عبارتند از اختلال افسردگی که قبل از شروع مصرف یا ترک ماده واقع شده است؛ اختلال افسردگی مستقل عبارتند از اختلال افسردگی که قبل از شروع مصرف یا ترک ماده واقع شده است؛ اختلال افسردگی مستقل حکایت دارند که ناشی از مواد /دارو نیست (ملاک C). در صورتی که نشانه ها منحصراً در طول دلیریوم روی دهند، این تشخیص نباید داده شود (ملاک D). اختلال افسردگی مرتبط با مصرف، مسمومیت، یا ترک مواد باید ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد کرده باشد تا برای این تشخیص واجد شرایط باشد (ملاک E). برخی داروها (مثل داروهای محرک، داروهای استروئید، L-dopa، آنتی بیوتیکها، داروهای دستگاه عصبی مرکزی، عامل پوستی، داروهای شیمی درمانی، عناصر ایمنی شناختی) میتوانند اختلالات خلقی افسردگی را ایجاد کنند. برای اینکه معلوم شود آیا این داروها واقعاً با ایجاد اختلال افسردگی ارتباط دارند یا اینکه آیا اختلال افسردگی عمدتاً در حالی که فرد تحت درمان قرار داشته، خود به خود اتفاق افتاده است، قضاوت بالینی ضرورت دارد. برای مثال، دوره افسردگی که ظرف چند هفته اول شروع alpha-methyldopa (عامل ضد فشار خون) در فردی ایجاد میشود که سابقه اختلال افسردگی اساسی ندارد، تشخیص اختلال افسردگی ناشی از دارو را موجه میسازد. در برخی موارد، بیماری قبلاً ایجادشدهای (مثل اختلال افسردگی اساسی عودکننده) میتواند در حالی که فرد به طور همزمان دارویی را مصرف میکند که توانایی ایجاد کردن نشانههای افسردگی را دارد(مثل L-dopa، داروهای ضد حاملگی خوراکی)، برگشت کند. در چنین مواردی، متخصص بالینی باید قضاوت کند که آیا این دارو در این موقعیت خاص، علیتی است یا نه.
اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو با در نظرگرفتن شروع، روند، و عوامل دیگر مرتبط با مصرف مواد، از اختلال افسردگی اصلی متمایز میشود. باید شواهدی از سابقه، معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه، مصرف، سوء مصرف، مسمومیت، یا ترک مواد قبل از شروع اختلال افسردگی، وجود داشته باشد. حالت ترک در برخی مواد میتواند نسبتاً طولانی باشد، و بنابراین، نشانه های افسردگی شدید میتوانند مدت طولانی بعد از توقف مصرف ماده، ادامه یابند.
شکل گیری و روند اختلال افسردگی ناشی ازمواد / دارو
اختلال افسردگی مرتبط با مصرف مواد (یعنی، الکل، داروهای غیر مجاز، یا داروی تجویزی برای اختلال روانی یا بیماری جسمانی دیگر) باید در حالی شروع شود که فرد این مواد را مصرف میکند یا در صورتی که نشانگان ترک مرتبط با مواد وجود داشته باشد، در مدت ترک. غالباً اختلال افسردگی ظرف چند هفته یا ۱ ماه اول مصرف مواد شروع میشود. بعد از اینکه مواد ترک می شود، بسته به نیمه عمر مواد/دارو و وجود نشانگان ترک، نشانه های افسردگی معمولاً ظرف چند روز یا چند هفته فروکش میکنند. اگر نشانه ها ۴ هفته بعد از مدت زمان مورد انتظار ترک مواد/داروی خاص ادامه یابند، علتهای دیگر برای نشانه های خلقی افسردگی باید در نظر گرفته شود.
گرچه آزمایش های کنترل شده آینده نگر وجود دارند که ارتباط نشانه های افسردگی را با مصرف دارو بررسی کنند، اما اغلب گزارشها از تحقیقات پس از عرضه به بازار، تحقیقات مشاهدهای گذشته نگر، یا گزارشهای موردی به دست آمده اند که معلوم کردن شواهد علیتی را دشوار میسازند. موادی که در اختلال افسردگی ناشی از دارو به میان کشیده شدهاند، با وجود شواهد گوناگون، عبارتند از ضدویروس (efavirenz)، عوامل قلبی-عروقی, ( clonidine, guanethidine, methldopd, reserpine) مشتقات اسید رتینوئیک(isotretinoin) retinoic acid، داروهای ضدافسردگی، داروهای ضدتشنج، داروهای ضدمیگرن (triptans)، داروهای ضدروانپریشی، عوامل هورمونی(داروهای کورتیکو استروئید، داروهای ضد حاملگی، آگونیستهای آزادکننده هورمون گونادوتروپین، تاموکسفن(tamoxifen)، عوامل ترک سیگار (varenicline)، و عوامل ایمنی شناختی (interferon). با این حال، با ساخته شدن مواد جدید،مواد بالقوه دیگر همچنان در حال پیدایش هستند. سابقه اینگونه مصرف مواد میتواند به افزایش اطمینان تشخیص کمک کند.
عوامل خطر و پیش آگهی اختلال افسردگی ناشی ازمواد / دارو
خلق و خویی
عواملی که به نظر میرسد خطر اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو را افزایش میدهند با نوع خاص دارو یا گروه افرادی که به اختلالات مصرف الکل یا داروی اساسی مبتلا هستند، مربوط میشوند. عوامل خطر که در تمام داروها مشترک هستند عبارتند از سابقه اختلال افسردگی اساسی، سابقه افسردگی ناشی از دارو، و عوامل استرسزای روانی-اجتماعی.
محیطی
عوامل خطری نیز وجود دارند که به نوع خاص دارو مربوط میشوند (مثل افزایش برانگیختگی دستگاه ایمنی قبل از درمان برای هپاتیت C مرتبط با افسردگی ناشی از اینترفرون- آلفا (interferon-alfa-induced depression)؛ مقادیر بالا (بیشتر از ۸۰ میلی گرم در روز همردیفهای پردنیزون کورتیکواستروئیدها یا غلظت بالای پلاسمای افاویرنز، و محتوای بالای استروژن/پروژسترون در داروهای خوراکی ضد حاملگی).
تعدیل کننده ها
در جمعیت بزرگسال بیانگر ایالات متحده، در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که اختلال مصرف مواد نداشتند، افراد مبتلا به اختلال افسردگی ناشی از مواد به احتمال بیشتری مرد، سیاهپوست بودند، حداکثر دیپلم دبیرستان داشتند، یا بیمه نداشتند، و درآمد خانوادگی کمتری داشتند. آنها همچنین به احتمال زیادتری از سابقه خانوادگی بیشتر اختلالات مصرف مواد و رفتار ضداجتماعی، سابقه ۱۲ ماهه بیشتر وقایع زندگی استرسزا، و تعداد بیشتر ملاکهای اختلال افسردگی اساسی DSM-IV خبر دادند. آنها بیشتر احتمال داشت که از احساس بیارزشی، بیخوابی/پرخوابی، و افکار مرگ و اقدامات خودکشی خبر دهند، اما کمتر احتمال داشت که از خلق افسرده و از دست دادن والد در اثر مرگ قبل از ۱۸ سالگی، خبر بدهند.
شاخصهای تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از مواد / دارو
تعیین مصرف موادگاهی میتواند از طریق ارزیابی آزمایشگاهی مواد مشکوک در خون یا ادرار برای تأیید کردن تشخیص صورت گیرد.
خطر خودکشی
گرایش به خودکشی ناشی از دارو یا درمان بیانگر تغییر محسوس در افکار و رفتار در مقایسه با خط پایه فرد است، معمولاً از لحاظ زمانی با شروع مصرف مواد ارتباط دارد، و باید از اختلالات روانی اصلی زیربنایی متمایز شود.
در رابطه با گرایش به خودکشی ناشی از درمان مرتبط با داروهای ضدافسردگی، کمیته مشورتی اداره غذا و داروی (FDA) ایالات متحده، فراتحلیلهای ۹۹۸۳۹ شرکت کننده را که در ۳۷۲ آزمایش بالینی تصادفی داروهای ضدافسردگی در آزمایشهایی برای اختلالات روانی شرکت کرده بودند، بررسی کرد. این بررسیها نشان دادند که وقتی دادهها در مورد تمام گروههای سنی بزرگسال روی هم گذاشته شدند، افزایش خطر قابل درک رفتار یا افکار خودکشیگرا وجود نداشت. اما در بررسیهایی که از لحاظ سنی لایهبندی شده بودند، خطر برای بیماران ۱۸ تا ۲۴ ساله بالا بود، البته نه قابل ملاحظه . فراتحلیلهای FDA خطر واقعی خودکشی را در بیمارانی که داروهای ضدافسردگی تحقیقی مصرف میکنند۰/۰۱ درصد نشان دادند. در نتیجه، خودکشی پدیده ناشی از درمان بسیار نادر است، اما پیامد خودکشی به قدر کافی جدی بود که در سال ۲۰۰۷ در مورد اهمیت نظارت دقیق بر افکار خودکشی ناشی از درمان در بیمارانی که داروهای ضدافسردگی مصرف میکنند، هشدار داده است.
تشخیص افتراقی اختلال افسردگی ناشی از مواد / دارو
مسمومیت و ترک مواد. نشانه های افسردگی عموماً در مسمومیت با مواد و ترک مواد روی میدهند، و تشخیص مسمومیت یا ترک خاص مواد معمولاً برای طبقهبندی کردن جلوه نشانه کفایت میکند. در صورتی که نشانه های خلقی به قدر کافی شدید باشند که توجه بالینی مستقل را موجه سازند، تشخیص اختلال افسردگی ناشی از مواد باید به جای تشخیص مسمومیت با مواد یا ترک مواد داده شود. برای مثال، خلق ملول ویژگی مخصوص ترک کوکائین است. فقط در صورتی که اختلال خلقی به طور قابل توجهی شدیدتر یا طولانی از آن باشد که معمولاً هنگام ترک کوکائین وجود دارد، و به قدر کافی شدید باشد که کانون توجه و درمان مجزا قرار گیرد، باید به جای ترک کوکائین، تشخیص اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو داده شود.
اختلال افسردگی اصلی. اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو با این واقعیت از اختلال افسردگی اصلی متمایز میشود که همانگونه که قبلاً شرح داده شد، قضاوت شده باشد مادهای از لحاظ سببشناختی با نشانه ها ارتباط دارد.
اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر. چون افراد مبتلا به بیماریهای جسمانی دیگر اغلب داروهایی را برای این بیماری ها مصرف میکنند، متخصص بالینی احتمال اینکه نشانه های خلقی در اثر پیامدهای بیماری جسمانی و نه دارو ایجاد شده باشند را در نظر بگیرد، که در این صورت، اختلال افسردگی ناشی از بیماری های جسمانی دیگر تشخیص داده می شود. معمولاً سابقه، مبنایی را برای چنین قضاوتی تأمین می کند. گاهی، برای تعیین کردن تجربی این موضوع که آیا دارو عامل علیتی است یا نه، تغییر در درمان برای بیماری جسمانی دیگر(مثل جایگزین کردن یا قطع دارو) ممکن است لازم باشد. اگر متخصص بالینی معلوم کرده باشد که اختلال ناشی از بیماری جسمانی دیگر و مصرف یا ترک مواد است، هر دو تشخیص داده می شوند (یعنی، اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر و اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو). در صورتی که شواهد کافی برای تعیین این موضوع وجود نداشته باشد که نشانههای افسردگی با مصرف مواد (از جمله دارو) یا ترک آن یا با بیماری جسمانی دیگر ارتباط دارند یا اصلی هستند (یعنی، ناشی از مواد یا بیماری جسمانی دیگر نیستند)، در این صورت تشخیص اختلال افسردگی مشخص دیگر یا اختلال افسردگی نامشخص داده خواهد شد.
همزمانی اختلالات
افراد مبتلا به اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال بدون همزمان مصرف مواد، میزان بالاتر همزمانی با هریک از اختلالات DSM-IV دارند؛ به احتمال بیشتری اختلالات DSM-IV قماربازی بیمارگون و اختلالات شخصیت پارانوئید، نمایشی، و ضداجتماعی دارند؛ و کمتر احتمال دارد که اختلال افسردگی مداوم(افسرده خویی) داشته باشند. افراد مبتلا به اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال مصرف مواد همزمان، به احتمال بیشتری اختلال مصرف الکل، یا هرگونه اختلال مصرف مواد دیگر، و اختلال شخصیت نمایشی دارند؛ با این حال، آنها کمتر احتمال دارد که اختلال افسردگی مداوم داشته باشند.